مووی فکت فارسی



از طرف خودش ، کوینتو متقاعد نشده است که پنجره طولانی تولید وماً به معنای حذف بازیگران جدید است. این بازیگر به USA Today گفت که ، اگرچه او هیچ ویژگی خاصی نداشت ، "او هیجان زده شد که ما ممکن است این فرصت را داشته باشیم" برای همکاری با تارانتینو ، که او از طرفداران دیرینه بود ، همکاری کند. در همان مصاحبه ، به نظر می رسید او موافقت خود را مبنی بر اینکه طرفداران از زمان اعلام پروژه در مورد آن گمانه زنی کرده اند تأیید کرد: احتمال اینکه Tarek Tarantino ممکن است دارای رتبه R باشد.

وی گفت: "این یک نسخه R با نام Star Trek خواهد بود" ، که این اولین فیلم [در] فیلم ها خواهد بود و این هیجان انگیز است . من واقعاً از اصالت او الهام گرفته ام. آن را با این جهان پر از ایدئولوژی باورنکردنی و شخصیت های رنگارنگ مخلوط کنید و نتیجه آن می تواند بسیار هیجان انگیز باشد. " البته ، کوینتو ممکن است فقط با همه بقیه فرض کند که تارانتینو به سادگی نتوانسته فیلمی را انتخاب کند که دارای رتبه R نیست ، و پگ - که به نظر نمی رسد با Quinto در مورد این پروژه موافق است. - در مصاحبه با Hey U Guys مقداری آب بر روی این ایده ریخت. وی گفت: "فکر نمی کنم که او یک فیلمنامه Star Trek دارای رتبه R داشته باشد." او قبل از اعتراف گفت ، "من چیز دیگری را نمی دانم به غیر از این که در ترکیب باشد ، بنابراین خواهیم دید."

ممکن است یک قسمت نسل بعدی اقتباس شود
بازیگران Star Trek: The Generation Next در کلیپی از دیروز Enterprise

تارانتینو در سال 2015 کمی از پیش بینی های پیش بینی شده در پادکست نردیست ارائه داد ، هنگامی که فیلم Star Wars Episode VII: The Force Awakens منتظر انتشار بود ، ضبط شد. وی در پاسخ به این سؤال که آیا او تا به حال کارگردانی فیلم جنگ ستارگان را در نظر گرفته است یا خیر ، پاسخ داد که ترک سرعت بیشتری دارد ، چون او یک طرفدار مادام العمر سریال اصلی بود - "به ویژه هوادار ویلیام شاتنر". ویلیام شاتنر گفت: "کلید من در این سریال ویلیام شاتنر است." وی در ادامه تصریح کرد: قسمت های بیشماری وجود دارد که می توانند خود را به عنوان درمان فیلم سینمایی وام دهند و سریال کلاسیک "شهر در لبه ابد" را خواند - اما او قوی ترین تایید خود را نجات داد نه برای یک سریال اصلی ، بلکه برای یک فصل سوم اقساط سریال احیا Star Star Trek: The Next Next.

این می تواند "تصدی دیروز" باشد ، که در آن ژان لوک پیکارد و خدمه وی به طور اتفاقی با تاریخ در طی یک سفر به موقع در هم می آمیزند و منجر به جنگ بین فدراسیون و امپراتوری کلینگون می شوند. تارانتینو قسمت را یکی از بهترین نوشته های تاریخ خواند و شایان ذکر است که جنبه های سفر زمان داستان به خوبی با سری Reboot همراه خواهد بود. وی گفت: "من واقعاً فکر می کنم که این یکی از داستانهای عالی است . نه تنها داستانهای فضایی ، بلکه نحوه برخورد با اسطوره شناسی کل چیزها - که در واقع می توانست یک درمان دو ساعته را تحمل کند." به درستی ، حتی این احتمال وجود دارد که Picard خودش بتواند ظاهر کند.

سایر کاپیتان ها علاقه مند هستند
سر پاتریک استوارت گتی ایماژ

به هواداران Trek هدیه سنی در اوت سال 2018 اهدا شد ، هنگامی که اعلام شد سر پاتریک استوارت ، که از سال 2002 تا به حال کفش Captain Picard با هیچ ظرفیتی قدم نگذاشته بود ، باز خواهد گشت تا دوباره در این سریال با نام تجاری جدید Trek بازی کند. با این حال ، این اولین بار نبود که استوارت بازگشت کاپیتان خوب را خسته کرده بود. استوارت در گفتگو با هالیوود ریپورتر در اواخر سال 2017 گفت: "یکی از آرزوهای من این است که با تارانتینو کار کنم. من کارهای او را خیلی تحسین می کنم و حضور در یک فیلم Tarantino باعث رضایت من می شود. بنابراین اگر او پیش برود. برای هدایت کاری با Star Trek وجود داشت و احتمال اینکه ژان لوک قدیمی قدیمی دوباره حضور یابد و این کار را برای آقای Tarantino انجام داد ، من آن را پذیرا می شوم. "

همانطور که معلوم است ، او تنها کاپیتان ایالات متحده نیست. تصدی که چنین احساسی دارد. ویلیام شاتنر ، که برای آنها تارانتینو بسیار ابراز علاقه کرده است ، همچنین از تمایل به پرش در هیئت مدیره هنگامی که مستقیماً در مورد آن توسط یک هوادار در توییتر سؤال شد. با توجه به جذابیت تارانتینو برای استفاده ماهرانه از ستارگان کلاسیک در فیلم هایش - که ذکر Trek fandom او نیست - در حقیقت به نظر می رسد که ممکن است این مرد باشد تا سرانجام دو محبوب کاپیتان محبوب در تاریخ تصدی را دوباره متحد کند.

فیلمنامه در دستان خوبی است
مارک L. اسمیت گتی ایماژ

اندکی پس از شایعات درگیر شدن وی ، Deadline تأیید کرد که Paramount به مارک ال اسمیت ضربه زده است تا فیلمنامه Tarek Tarantino را بنویسد ، که روی سطح این انتخاب کمی عجیب است. تارانتینو به طور معمول اسکریپت های خود را می نویسد یا همزمان می نویسد ، و همیشه با مباحثه سریع و منابع فرهنگی پاپ ، کاملاً آزادانه سرچشمه می گیرند. در عوض ، اسمیت برای ساختن روایتی قانع کننده و نزدیک به گفتگو در The Revenant ، چیزهای قابل توجهی را به نمایش گذاشت. با این حال ، این فیلمنامه نبود که شغل اسمیت را بدست آورد - این فیلمنامه او برای Overlord 2018 بود ، یک هیجان انگیز تنظیم شده از جنگ جهانی دوم ، Abrams.

اسمیت در اتاق نویسندگان پس از قدم زدن اولیه تارانتینو ، تابلویی که شامل کاتبان محترم Lindsey Beer (که روی یک تخته سنگی از ریبوتهای آینده کار می کند) شرکت کرد ، درو پیرس (مرد آهنین 3) و مگان آنامام (G)

محل ood). اسمیت با فیلمنامه کامل خود برای Overlord بر آبرامز و پارامونت پیروز شد و در حالی که تارانتینو یک بار در هالیوود تکمیل می کند ، کار روی فیلمنامه Trek سخت خواهد بود. البته ، ما به احتمال زیاد ماه ها جزئیات طرح را در اختیار نداریم - اما اگر اظهار نظر تارانتینو نشانه ای باشد ، ممکن است برخی از عناصر مهم طرح سری فیلمهای فعلی خارج از جدول باشند.

تارانتینو طرفدار جدول زمانی متناوب نیست
زاخاری کوینتو و لئونارد نیموی در Star Trek (2009)

تارانتینو Star Trek را به عنوان بهترین فیلم سال 2009 انتخاب کرد ، اما به یک دلیل اهمیتی برای دنباله دار Star Trek Into Darkness نداشت: بندیکت کامبربچ به عنوان خان. نه اینکه او مخالف کامبربچ باشد ، اما او ظاهراً زمان سختی را برای تحقق ایده های زمان های جایگزین دارد ، همانطور که در پادکست نردیست توضیح داد. وی گفت: "وقتی دیدم [Star Trek Into Darkness] ناراحت شدم. وی گفت: "این واقعاً مرا ناراحت کرد که [کامبربچ] در حال بازی خان است . چیزی که من در مورد اولی دوست داشتم [این بود که] کریس پین در حال بازی ویلیام شاتنر است ، و زاخاری کوینتو در حال بازی لئونارد نیموی است. بنابراین تمام آنچه اتفاق می افتد در جهان Star Trek اتفاق خواهد افتاد . بنابراین ، [کامبربچ] نمی تواند خان باشد. "

با توجه به این واقعیت که نیموی در فیلم 2009 Spock Prime ظاهر می شود و حتی با Quinto به اشتراک می گذارد ، حتی به نظر می رسد که Tarantino ممکن است عناصر اصلی داستان فیلم را تفسیر نادرست کرده باشد. اما حتی اگر هر دو اپیزود او را به عنوان اقتباس سینمایی از ویژگی های سفر در زمان ذکر کرد ، به جرات می توان گفت که تارانتینو یا هوادار نیست یا مفهوم زمانهای متناوب را نمی فهمد ، اما همه را قطعی می کند. که Trek خود از این نظر از فیلمهای فعلی فاصله خواهد گرفت.

ایده ثابت شده است که تفرقه افکنی است
کوئنتین تارانتینو گتی ایماژ

از زمان اعلام این پروژه ، بیش از معدود ناظر ابراز نظر کردند که این یک مسابقه ضعیف فیلمساز با مواد است. تارانتینو با استعداد است اما از نقاط قوت خاصی برخوردار است و همه باور ندارند که آنها در دنیای Star Trek خوب بازی خواهند کرد. کریس تیلور از Mashable در تجزیه و تحلیل خود یک مورد قانع کننده در این زمینه ایجاد کرد و اظهار داشت: "اگر یک طرز فکر مخالف ژن Gen Roddenberry ، مردی که Star Trek را ایجاد کرده است وجود دارد ، من نمی توانم به این فکر کنم. Roddenberry بسیار امیدوار کننده بود. اعتقاد به نیکی اساسی انسان . ضد قهرمان های خود علاقه مند تارانتینو یک کهکشان دور از نوع آرمانگرایی است که در فیلم هایمان از دست می دهیم. "

از سوی دیگر ، برخی اظهار داشته اند که دلهره تارانتینو برای فشار مرزها و قرار دادن داستان بالاتر از همه می تواند منجر به یکی از جالب ترین تصاویر Trek شود. برخی حتی تا آنجا پیش آمده اند که تصور می کنند که با انتخاب حق رای دادن به ستارگان جنگ ستارگان ، این نوشتن می تواند برای Trek به عنوان یک حق رای فیلم بر روی دیوار باشد ، مگر اینکه خطرات خاصی برپا شود - و اینکه یک امتیاز T با درجه تانتانتینو کارگردانی شده است. کاملاً متناسب با آن لایحه است. استدلال های شدیدی را می توان به هر صورت انجام داد ، و هیچ سابقه واقعی وجود ندارد - تارانتینو قبلاً هرگز در یک حق رای گیری مستقر کار نکرده است. انتخاب او در مسیر Trek می تواند فرصتی برای اثبات این باشد که می تواند مطالب دیگران را جذاب و تازه جلوه دهد ، اما این ممکن است آهنگ قو او نیز باشد.

این ممکن است آخرین فیلم تارانتینو باشد
کوئنتین تارانتینو گتی ایماژ

او را دوست داشته باشید یا از او متنفر باشید ، به سختی می توان انکار کرد که تارانتینو - به ویژه از طریق شاهکار خود در فیلم Pulp Fiction - در سال 1994 سینما را برای همیشه تغییر داده است. سبک او باعث ایجاد لژیون هایی از تقلیدگران شده است ، آثار او بی وقفه در کل فرهنگ پاپ ارجاع و پارود شده است و زیبایی شناسی تأثیرگذاری وی توسط دانش آموزان فیلم برای نسل ها منتقل و مورد بحث قرار می گیرد. اما همه کارها باید به پایان برسد و پس از سالها به این نکته اشاره کرد ، وی در سال 2016 تأیید کرد که قصد دارد پس از دهمین فیلمش بازنشسته شود.

پس از تأیید دخالت وی در پروژه Star Trek ، ناظران در سراسر اینترنت سریعاً کمی از ریاضیات را انجام دادند. فیلم The Hateful Eight 2015 ، به اندازه کافی مناسب ، هشتمین فیلم تارانتینو بود. با تولید روزی روزگاری در هالیوود ، این باعث می شود Trek دهمین سالگرد او شود - و اگر او همچنان به کلمه خود صادق باشد - فیلم نهایی است. این پایان نامه ای کاملاً بی احتیاطی است که به حرفه ممتاز یک فیلمساز که هرگز علاقه ای به انجام آنچه که از او انتظار می رود نداشته باشد ، پایان خواهد داد ، همیشه در هر جایی که موز او را ببرد ، می رود - و همچنین به نظر می رسد که برای عملکرد نهایی خود ، ما را با یک مسافرت فکری به Final Frontier ببرید.

توصیه شده
بعدی
فیلم های Star Trek از بدترین و بهترین ها رتبه بندی شدند
بازیگران ستاره راه
توسط متیو جکسون

در چهار دهه از زمان Star Trek: The Motion Picture روی پرده بزرگ ظاهر شد ، Star Trek - حق رای دادن که بیش از یک دهه از آن زمان که اولین بار جهش را به سینماها زده است - شکوفا شده است ، پنج مجموعه تلویزیونی دیگر ، رمان های بی شماری ، اسباب بازی ، کتاب های طنز ، بازی های ویدئویی و از همه مهمتر برای اهداف ما ، یک دوجین فیلم جذاب با سه بازی متفاوت.

تاریخ چشمگیر و گسترده ای مانند آن ، مجبور به بحث و گفتگو است ، و t

او شعله های آن مباحث را همیشه با اشتیاق شدید که با Trek تصادفی به وجود می آورد ، پوشانده است. با توجه به این نکته ، این نکته را می فهمید که کدام فیلم Star Trek بهترین و بدترین است که می تواند یک روند دشوار باشد. شما باید بسیاری از موارد را وزن کنید - بازیگری ، داستان نویسی علمی تخیلی ، وفاداری به "روح حق رای دادن" ، که خودش معنای متفاوتی برای همه دارد - و مهم نیست که چقدر آنها را با دقت وزن کنید ، همیشه چند مورد پیدا خواهید کرد. مردم آماده هستند تا به شما بگویند چقدر اشتباه دارید. با این وجود ، صعب العبور این است که از طریق رتبه بندی هر فیلم Star Trek ، می توانید جسورانه به آنجا بروید که هیچ کس بیش از دهها بار دیگر نرفته است. با توجه به این موضوع ، در اینجا رتبه بندی ما از هر فیلم Star Trek تاکنون ، از بدترین تا بهترین ها ، قرار گرفته است.

Star Trek V: The Final Frontier
Star Trek V: The Final Frontier

در این مرحله از تاریخ حق رای دادن ، برچسب زدن فیلم The Final Frontier بدترین فیلم Star Trek که تاکنون ساخته شده است تقریباً مانند تقلب احساس می شود ، گویا طرفداران قصد دارند گوشه ای از ارزیابی مجدد را جستجو کنند که به شما امکان می دهد در صورت فقط برای یک لحظه افسوس که احساس می کند هرگز چنین نخواهد شد. این فیلم با یک فرضیه بسیار بلند پروازانه آغاز می شود: یک ولگان سرکش پر از آرمانهای عرفانی می خواهد Enterprise را به سیاره خود فریب دهد تا بتواند اساساً به مرکز کهکشان برود و خدا را پیدا کند. اما داستان در طول سفر ، به شکلی دیگر متلاشی می شود و سرانجام نتیجه گیری ضد بحرانی ارائه می دهد.

در پایان ، آنچه آن را در کنار هم نگه می دارد ، شیمی بازیگران اصلی است که نقش های آنها در این مرحله به قدری مناسب است که احتمالاً آنها می توانند در خواب نقش خود را بازی کنند ، اما این برای صرفه جویی در فیلم کافی نیست. لحن ناهموار (اروه در این مرحله به دنبال یک طرفداران شرجی می رقصد) ، نقشه سنگی و جلوه های ویژه فرعی با وجود ایده های بلند آن ، Final Frontier را پایین می آورد.

Star Trek: شورش
Star Trek: شورش

رایج ترین انتقادی که احتمالاً در مورد Star Trek با آن روبرو هستید: شورش ، سومین سفر برای بازیگران نسل بعدی ، این است که بیشتر مانند یک قسمت طولانی از سریال های تلویزیونی بازی می کند. این هنوز هم یک مشاهده منصفانه 20 سال پس از انتشار آن است. این فیلم بعد از بازدید از سیاره ای که تابش تابش ساکنین را دوباره زنده می کند ، از خدمه Enterprise پیروی می کند و آنها را اساساً جاودانه می کند. البته ، یک مسابقه دیگر امیدوار است با کمک نیروهای درون فدراسیون ، این سیاره را بگیرد و آن پرتوهای را برداشت کند. پیکارد و خدمه وی در برابر دستورات مستقیم برای متوقف کردن آن شورش می کنند ، حتی اگر آنها جلوه های خاصی از خود سیاره را تجربه می کنند.

این یک مفهوم محکم است ، اما وقتی کشیده می شود به یک فیلم با طول بلند ، کم می کند. قدم زدن با سایر فیلمهای دوره TNG ، به ویژه First Contact و Nemesis قابل مقایسه نیست. با بازی The Final Frontier ، هرچند بازیگران در شخصیت های مربوطه اشراف خوبی دارند و هرکدام از آنها فرصتی برای جذابیت فیلم دارند ، از Data belting Gilbert و Sullivan گرفته تا زنده شدن عاشقانه های Riker / Troi. . معمول پاتریک استوارت نیز درخشان است ، اما حتی حضور فرماندهی او نیز نمی تواند این فیلم را بسیار بالا ببرد.

Star Trek Into Darkness
Star Trek Into Darkness

دومین فیلم در "Timeline Kelvin" استمرار راه‌اندازی مجدد است که با Star Trek در سال 2009 آغاز شد ، چیزهای زیادی را برای آن در نظر گرفته است. بازیگران تقریبا بی عیب و نقص از فیلم اول برمی گردد ، به همراه اضافه شدن بندیکت کامبربچ به عنوان شرور فیلم و بازگشت J.J. آبرامز در صندلی کارگردان. در نتیجه ، فیلم با لحظات به یادماندنی پخش می شود ، از مجموعه های اکشن بلندپروازانه و کمدی شخصیت ها تا سکانس های واقعاً هیجان انگیز وقتی همه چیز با هم جمع می شوند.

متأسفانه ، اگر به طور کلی به این فیلم نگاه کنید ، همه چیز تقریباً به ندرت با هم جمع می شوند و مشکل اصلی این است که خان آشکار می کند. "پیچ و تاب" که کامبربچ در حال پخش "جان هریسون" نیست ، بلکه در عوض این نسخه زمانی از خان نونین سینگ (چیزی که طرفداران ماه ها قبل از انتشار فیلم به آن مشکوک بودند که فقط در مورد آنها گفته می شود که بیش از این اشتباه شده اند) پیچشی است که فقط وجود دارد برای مخاطب ، نه شخصیت ها ، و فیلم را به پایین می کشاند. از آنجا ، همه چیز به یک دنیای آینه های عجیب و غریب تبدیل می شود. Wrath of Khan بازسازی این فیلم تقریباً رضایت بخش فیلم نیست که از آن الهام گرفته است ، و خیلی چیزها اتفاق می افتد فقط برای جابجایی قطعات مناسب به مکان برای رسیدن به این هدف. این فیلم می شود که برای ارائه چند لحظه کلیدی مهندسی شده و همه چیز در آن لحظه ها رنج می برد.

Star Trek: Generation
Star Trek: Generation

اولین فیلمی که بازیگران بعدی نسل بعدی را نیز به نمایش می گذارد ، همچنین فیلمی است که در نهایت به یکی از سوالات نهایی Trekkie پاسخ داد: چه اتفاقی می افتد اگر کاپیتان کرک (ویلیام شاتنر) و کاپیتان پیکارد (پاتریک استوارت) دیدار می کردند؟ جواب: نه به همان اندازه که دوست دارید. در نسل ها ، خدمه با شرور بازی می کنند که توسط مالکوم مک داوول بازی می کنند و می خواهند راه خود را به قلمروی به نام Nexus بیابند ، جایی که به نظر می رسد قوانین زمان اجرا نمی شود و شما می توانید از عمیق ترین خواسته های خود زندگی کنید.

. برای انجام این کار ، او مایل است هر ستاره و سیاره ای را در مسیر خود از بین ببرد و این همان جایی است که پیکارد و کرک ، که پس از ده ها سال به ظاهر درگذشت ، وارد Nexus شدند ، وارد می شوند.

در اینجا چند سکانس شگفت انگیز وجود دارد ، از جمله اولین دیدار این دو کاپیتان و یک سقوط فراموش نشدنی از قسمت نعلبکی Enterprise ، اما کلی Generations یک کیسه بسیار مختلط است. لکنت زبان در لکه های خود قرار می گیرد ، درست هنگامی که به نظر جالب می رسد ، از ایده های بزرگ عقب می رود ، و حتی گاهی اوقات فدای صحنه هایی از چیزهایی مانند اسب سواری می شود که ممکن است لحظه های شخصیت عالی باشد. برای فیلمی با چنین شخصیت های تایتانیکی که در مرکز آن قرار دارد ، متاسفانه دست کم گرفته می شود.

Star Trek: تصویر متحرک
Star Trek: تصویر متحرک

اولین صفحه نمایش بزرگ برای حق رای دادن به Star Trek تا کنون مشهور - یا بدنام - کند است ، حتی با استانداردهای علمی تخیلی دهه 1970. در سالهای بعد از موفقیت در صحنه های جنگ ستارگان ، سرانجام محیط برای خدمه اصلی Enterprise مناسب بود تا شاهد بازگشت آنها به اکشن زنده باشند. و گرچه مطمئنا مورد علاقه بسیاری از هواداران است ، هیجان در آنجا وجود ندارد ، یا حداقل به اندازه آن چیزی که باید نیست.

از طرف مثبت ، تعداد زیادی عکس واقعاً زرق و برق دار از Enterprise در تمام جلال و جلال هالیوود وجود دارد که خالی از سکنه است . به طوری که بسیاری از آنها که گاهی اوقات شروع به دیدن ساعت خود می کنید در انتظار یک نقطه نقشه هستند. همچنین چهره های آشنایی از بازیگران سریال اصلی وجود دارد که به نوعی احساس می کنند هرگز قدم بین لغو سریال های تلویزیونی و آغاز فیلم از دست نداده اند. این فیلم همچنین از مزایای برخی ایده های علمی تخیلی بزرگ برای کمک به انتقال آن به یک پایان نیمه نیمه قانع کننده برخوردار است. اما پس از آن باقی مانده است . نقشه کشیدن ، لباس متحرک ، و تمرکز کلی بر روی تماشای گرفتن یک فیلم Star Trek به جای تحویل یک فیلم Star Trek که واقعاً ارزش انتظار برای آن را داشت. مطمئناً این یک نقطه عطف است ، اما چیزهای بهتری وجود دارد.

Star Trek: Nemesis
Star Trek: Nemesis

Nemesis ، فیلم نهایی برای بازیگران بازی Next Generation ، یک فیلم عالی Star Trek نیست ، اما یک فیلم مضحک است که سرگرم کننده است. این فیلم خدمه Enterprise - تازه جشن گرفتن عروسی Riker و Troi - را به بازدید از خانه Romulan از Romulus می بیند ، جایی که یک نائب جدید (تام هاردی) امپراتوری را به دست گرفته است. پیچ بزرگ: او در واقع یک کلون پیکارد است که سال ها قبل توسط رومولان ها ایجاد شده بود تا بعنوان جایگزینی پنهان برای کاپیتان خدمت کند ، تا این که دولت رومولان دست خود را تغییر داد و او را به عنوان برده درگذشت. حالا او بازگشت ، او قدرت را به دست آورده است و آماده است تا با یک سوپر ابر فدراسیون را از بین ببرد.

این دور از ذهن ترین فیلم های Star Trek فاصله دارد ، اما کل بازیگران در نقش های مربوطه می درخشند و هاردی هر تکه از مناظر را به عنوان تازه وارد شینزون می جوید. او با شکوه کاملاً شاد است و فقط لحن مناسبی را برای این فیلم تاریک و عجیب و غریب که تقریباً به شکوه علمی تخیلی فیلم B نزدیک است ، به مانند هر فیلم Trek نزدیک می کند. این یک سرگرم کننده است ، اگر بسیار ناقص ، قسطی باشد و یک ارسال خوب برای نسل دوم ستاره های حق رای دادن است. ممکن است مسخره باشد ، اما قطعاً خسته کننده نیست.

Star Trek III: جستجوی Spock
Star Trek III: جستجوی Spock

بهترین راه برای پیروی از کلاسیک مانند The Wrath of Khan ، انجام هر کاری ممکن است برای جلوگیری از کپی کردن Wrath of Khan است ، و از این نظر جستجو برای Spock بسیار تحسین برانگیز است. این یک خطر دیگر است ، و این باعث می شود نیروی محرکه کل فیلم به مأموریتی برای خنثی کردن پانچ عاطفی بزرگی که برای تعریف خشم خان بدست آمده است ، بپردازد. همه طرفداران Trek می دانستند که وارد این فیلم می شوند که اسپاک مرده است ، اما ایده ای که او دوباره زندگی می کند درست در همین عنوان بود. چگونه ممکن است این کار را بکنید؟ با ساختن فیلم در مورد درد و رنج کرک و مک کوی برای نجات دوست خود - کرک در نهایت مرگ پسرش ، و استخوانها از طریق درد و رنج ذهنی ناشی از برخورد نیروی زندگی اسپاک در سر او هستند.

این باعث می شود تا سه گانه ستاره ها در قلب سریال های اصلی بازیگران حتی در مواقعی که صفحه را به اشتراک نمی گذارند بدرخشد. پرتاب یک تهدید جدید کلینگون به رهبری عملکرد فوق العاده کریستوفر لوید و شگفت انگیز Klingon Bird of Prey به علاوه یک سکانس سرگرم کننده و خنده دار از سرقت کشتی است و شما یک قسط سوم برنده دارید که خط داغ Trek را حفظ کرده است.

Star Trek Beyond
Star Trek Beyond

این فیلم Star Trek از سال 2016 تریلوژی فیلم هایی را بازی می کند که بازیگران جدول زمانی جدول کلوین را بازی می کنند و تا حدودی با فرار از Into Darkness و انجام برخی از کارهایی که فیلم انجام می دهد موفق می شود - اما بهتر. مانند فیلم دوم در این تکرار حق رای دادن ، تمرکز دوباره روی هدف شرور برای انتقام گیری از Starfleet است ، کسی که به نظر می رسد چندین حرکت را جلوتر از خدمه Enterprise می رود. اما برخلاف فیلم ، فراتر از آن کم و بیش با انداختن بسیاری از نشان های حق رای دادن ، سقوط Enterprise و ترک خدمه با

هرچه امیدوار باشند در یک سیاره بیگانه پیدا کنند.

همان انرژی که دو فیلم اول را در آنجا سوار کرده است ، بازیگران هنوز به نظر می رسد که از آن لذت می برند ، و مجموعه های این بار به مراتب ابداع تر از رویکرد فرمول آور تر Into Darkness هستند. به علاوه ، اوج این فیلم به شدت بستگی به پخش یک آهنگ Beastie Boys به عنوان صدای بلند دارد. این همیشه سرگرم کننده است ، اما به ویژه در فضا سرگرم کننده است.

Star Trek (2009)
Star Trek (2009)

فیلمی که جدیدترین جدول زمانی بزرگ فیلم های Star Trek را شروع کرد ، از همان ابتدا تکلیف بسیار سختی را پشت سر گذاشت. این نه تنها تلاشی برای پرش و شروع یک حق رای دادن بود که هفت سال در مپپلکس نبوده و در مدت چهار سال قسمت جدیدی از تلویزیون را منتشر نکرده بود - بلکه این یک تلاش برای پرش و شروع حق رای دادن نیز بود. شخصیت های بازی شده توسط چهره های کاملاً جدید. کرک ، اسپاک یا اوره را چگونه می توان دوباره تلاوت کرد؟ چگونه ممکن است چهره هایی را که در دهه های طولانی در خیال عمومی پدید آمده بود ، جایگزین کنید و از طریق شش فیلم نسبتاً اخیر از خودشان استفاده کنید؟ به نوعی ، J.J. آبرامز و شرکت آن را کنار کشیدند.


تارانتینو بار دیگر پیروز شد.

در گلدن گلوب 2020 ، کوئنتین تارانتینو جایزه بهترین تصویر - موسیقی یا کمدی را برای یک بار در هالیوود به دست آورد ، داستان یک ستاره افتاده فیلم لس آنجلس و بدلکاری وفادار او که خود را با چهره ای رو در رو با برخی از بدنام ترین قاتل دوره.

بازیگران لئوناردو دی کاپریو و برد پیت در نقش ریک دالتون (کهنه کار هالیوود پیر به دنبال نقش بزرگ بعدی خود) و کلیف بوث (بدلکاری و دوست نزدیک ریک) ، Once Upon a Time در هالیوود در سال 1969 ، درست قبل از چار مانسون و قاتل او ساخته شده است. قبیله بر شارون تیت فرود می آید و بی رحمانه جان خود را می گیرد. با این حال ، تارانتینو عاشق تجدید نظر در تاریخ است - از همه گذشته ، در Basterds Inglourious ، هیتلر با یک پایان سریع و خونین در یک سالن سینما روبرو شد - و در این فیلم ، تیت با بازی مارگوت رابی ، پس از قاتلان مانسون سعی می کند ریک و کلیف را بکشد. بجای. با تشکر از سگ قابل اعتماد کلیف و flamethrower امضای ریک ، خانواده مانسون با اهداف خشن خارق العاده و معمولی به سبک تارانتینو روبرو می شوند - اما در کل ، فیلم ترکیبی از سبک امضای تارانتینو را با طنز خونین و همچنین یک پیام محکم در مورد مکان هالیوود نشان می دهد. در دهه 1960 و امروز.

روزی یک بار در هالیوود با رقابت های فراوان در گلدن گلوب سال 2020 روبرو شد
برد پیت و لئوناردو دی کاپریو در یک بار در هالیوود

اگرچه تارانتینو یک دوست خوب هالیوود است و از ویژگی های گذشته وی در سطح بالایی استقبال می شود ، فیلم سینمایی هالیوود در بخش بهترین حرکت تصویر - موسیقی یا کمدی با رقابت سختی روبرو شد. از بیوپیک گرفته تا اسرار قتل گرفته تا قطعات دوره های جسورانه ، یک بار در هالیوود برای غلبه بر جایزه های زیادی برای غلبه بر آن بود.

قطعه مجموعه ای در لس آنجلس برای پیروزی برنده بهترین فیلم در برابر بسیاری از پروژه های با کیفیت در رقابت بود - کمترین آن را با عنوان "چاقوها" از ریان جانسون نداشت ، یک راز قتل پیچ گوشتی با بازی دانیل کریگ بود که بوکس را خرد کرد و نقدهای ناخوشایند را به دست آورد. فراتر از آن ، یک بار در هالیوود در برابر مخالف بیولوژیک Rocketman التون جان ، مخالف بود ، داستان بازگشت بازگشت ادی مورفی Dolemite نام من است ، و کمدی غیر قابل توضیح Taika Waititi در جنگ جهانی دوم Jojo Rabbit. سرانجام ، داستان تارانتینو درباره تغییر سلطنت هالیوود بسیار عالی بود.

بنابراین ، این برای جوایز اسکار امسال که در تاریخ 9 فوریه 2020 پخش می شود ، چه معنی دارد؟ واضح است ، نامه عشق پیچ خورده تارانتینو به هالیوود شانس واقعی برای بدست آوردن بهترین تصویر - شانس واقعی دارد - و پیت که در هنگام گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در یک موزیکال یا کمدی جایزه غافلگیر کننده ای را از آن خود کرد ، ممکن است مجسمه طلایی براق دیگری را در آینده به خانه ببرد. مراسم روزی هالیوود احساس نمی کند مثل یک افسانه کلاسیک باشد ، اما پایان خوش او ممکن است هنوز هم اتفاق بیفتد.

توصیه شده
بعدی
جزئیات کوچک در یک بار در هالیوود که از دست ندیدید
نیمی از پوستر برای Once Upon A Time In . هالیوود
توسط ضیا گریس

در حالی که فیلم های کوئنتین تارانتینو اغلب به دلیل خشونت بیش از حد و اجراهای بی بدیل شناخته می شوند ، جزئیات کمتری در مورد فیلمبرداران وجود دارد. فلفل های تارانتینو مانند هر فیلم خوب دیگر ، به تعداد زیادی از فیلم ها ، نمایش ها ، کمیک ها ، ترانه ها و معمولاً اشاراتی به فیلم های مورد علاقه خود اشاره دارد.

با توجه به اینکه روزی هالیوود در اواخر زمان چرخش دهه 60 اتفاق می افتد ، هنگامی که خانواده مانسون در تپه های هالیوود فعال بودند ، مخاطبان می توانند ارجاع فراوانی به انواع چیزها داشته باشند. از ده ها تبلیغات واقعی در زندگی برای داغترین سرگرمی های سال 1969 گرفته تا ترکیب منحصر به فرد واقعیت ها و داستان های گرفته شده از بدترین قتل هایی که تاکنون با الهام از آهنگ Beatles ساخته شده است ، Once Upon a Time in . هالیوود چیزهای زیادی برای جویدن دارد . اما برای بدست آوردن همه گره ها لازم نیست شما یک لوس آنجلو باشید یا یک جرم واقعی جنایات باشید - فقط لازم است که بخوانید زیرا همه جزئیات کوچک را در یک بار و یک بار از دست رفته نشان می دهیم. بدیهی است ، اگر هنوز فیلم را ندیده اید ، از اسپویلرها مراقب باشید.

روزی عنوان هالیوود همه چیز را می گوید
نیمه پایین پوستر برای یک بار در یک زمان در . هالیوود

Once Upon a Time in . هالیوود یک عنوان بسیار آموزنده است ، به ویژه با برخی از عناوین ساده تر تارانتینو مانند Kill Bill یا Kill Bill Vol. 2. در حقیقت ، شما می توانید تقریباً بیشتر قسمت داستان فیلم را از عنوان و یک خلاصه اساسی مهندس مع کنید. در مرحله اول ، Once Upon a Time in . هالیوود اشاره ای کاملاً واضح به یکی از فیلم های مورد علاقه تارانتینو ، روزی روزگاری در غرب دارد. کلاسیک سرخیو لئون وسترن را مجدداً معرفی کرد و این نفوذ خزنده اسپاگتی غربی است که ریک دالتون را به سمت ایتالیا سوق می دهد. Once Upon a Time in . در هالیوود نیز بدیهی است که هالیوود را در این عنوان بدست آورده است ، بدین معنی که این یک غربی است که در هالیوود اتفاق می افتد. شما به راحتی می توانید ادعا کنید که این تارانتینو در تلاش برای احیای قطعه دوره لس آنجلس در هالیوود است به طور کاملی که لئون در فیلم با همین نام خود غربی را زنده کرد.

سرانجام ، "روشن است

ce روزی "همچنین در اکثر پری های غربی باز شده است ، قولی مبنی بر اینکه داستانی با هیجان ، لرز و در نهایت یک پایان خوش به وجود خواهد آمد. شارون تیت ، شاهزاده خانم در قلعه Once Upon a Time افسانه ، برای زنده ماندن از داستان حتی اگر شارون تیت واقعی این کار را انجام ندهد.این عنوان جزئیات کلیدی است که نشان می دهد استفاده فیلم از وقایع واقعی تقریباً مناسب نخواهد بود زیرا برخی از بینندگان از زمان اعلام این فیلم می ترسیدند.

مجموعه ای از Django Unchained در یک بار در هالیوود نمایش داده می شود
Once Upon A Time In . هالیوود در صحنه تریلر مصاحبه می شود

اگر در صحنه هایی که ریک دالتون و کلیف بوث مشغول فیلمبرداری Bounty Law هستند و در مورد آن مصاحبه می شوند ، اشاره ای به deja vu گرفتید ، این تصادفی نبود. طبق سنت فیلم ها و نمایش های تلویزیونی کلاسیک غربی که از همان مجموعه برای پس انداز پول استفاده می کنند ، مجموعه ای که قانون Bounty در آن رخ می دهد ، آینه ای از شهر را در Django Unchained نشان می دهد که شکارچی فضل و دکتر شولتز ابتدا با جنگو دیدار می کند. از آنجا که هم Django Unchained و هم روزی هالیوود در جهان Tarantino در "Realer-Than-Real" اتفاق می افتد ، این احتمال وجود دارد که قانون Bounty به عنوان یک ادای احترام به شهری که دکتر شو در آن به اتمام رسیده است در جهان ساخته شود. فضل در هالیوود که به دنبال داستانهای اسطوره ای غربی است ، دکتر شولتز و جنگو یکی از بهترین ها هستند. بعلاوه ، استفاده مجدد از مجموعه ، جزئیات کوچک و زیبائی است که غرب شبه واقعی جنگو با غرب اسطوره شده یک بار از آن روبرو می شود. تنها سؤالی که باقی مانده اینست که آیا شخصیتی با الهام از دکتر شو تا به حال در اپیزودی از قانون فضل در آیه تارانتینو ظاهر شده است یا خیر.

نمایش تلویزیونی که ریک دالتون در آن ظاهر می شود یک برنامه تلویزیونی واقعی است
لئوناردو دی کاپریو با فرار از کامیون به عنوان ریک دالتون در Once Upon A Time In . Hollywood

در حالی که ما در حال آمیختن واقعیت با داستان هستیم ، تارانتینو بهتر از یک اشاره به یکی از وسترن های خود عمل می کند - او در واقع یک نمایش تلویزیونی واقعی غربی ، لنسر ، که از سالهای 1970-1970 اجرا شد ، را شامل می شود. مناسب است که Tarantinto از آنجایی که در جریان وقایع فیلم در سندیکا بود ، از لنسر استفاده کند ، و به نوعی ظهور بسیار مشهور Bonanza بسیار مشهور بود. لنسر از پدر و دو پسر برادر ناتنی خود پیروی می کرد که گاه اختلافات خود را برای منافع خانواده کنار می گذاشتند. بونانزا تقریباً همان داستان بود ، مگر با یک برادر سوم. همچنین بسیار موفق بود ، به مدت 14 فصل در حال اجرا بود و میراثی را به عنوان یکی از طولانی ترین برنامه های تلویزیونی تاکنون بدست آورد.

با حضور ریک به عنوان یک فرد بد در لنسر ، تارانتینو می تواند نشان دهد که ریک از نظر قرعه کشی مخاطبان و جذابیت اصلی چقدر سقوط کرده است: او به اندازه کافی خوب برای Bonanza نیست. با این حال ، یک جزئیات کوچک دیگر وجود دارد که در آن به خاک سپرده شده است: تارانتینو در واقع حق لانسر را خریداری کرد ، و بازیگران تیموتی الیفانت و لوک پری را برای به تصویر کشیدن دو برادر نیمه نمایش در یک بار در یک زمان در . هالیوود. بدیهی است که کار عشق به تارانتینو است و کارگردان هرگز از پرداخت ادای احترام به علاقه مندان دوران کودکی خود خجالتی نبود. اینکه آیا تارانتینو برنامه های دیگری برای لنسر دارد یا فقط می خواست از آن برای جدیدترین فیلمش استفاده کند ، هنوز یک راز است.

تیموتی الیفانت نقش خود را در مردی که همیشه اول تیراندازی می کند ، تکرار می کند
تیموتی الیفانت به عنوان ست بولوک در Deadwood

تیموتی الیفانت ممکن است از بازیگری به عنوان سریعترین تفنگ در غرب خسته شود ، اما یکی از جزئیات کوچک این فیلم این مسئله را روشن می کند که تارانتینو از دیدن او در انجام این کار مریض نیست. در سال 2004 ، اولیفانت در Deadwood به عنوان ست ساوت بولاک بازی کرد ، مردی که حرکت سریع او یکی از سریعترین نقاط اطراف است. پس از آن ، او در سال 2011 توجیه شده ظاهر شد ، اقتباسی مدرن از المور لئونارد آتش در سوراخ ، که او را دید که او در حال بازی در نقش یک دادرس اختصاصی با یک حرکت سریع و مبهم است. در فیلم Once Upon a Time . در تصویر هالیوود از لنسر ، اولیفانت با بازی جانی مادرید لنسر ، مردی که خیلی سریع در این قرعه کشی قرار دارد. اما این بار ، اولیفانت و تارانتینو چیزهای کمی واژگون می کنند ، زیرا جانی در حین شلیک اسلحه به جای اینکه به دنبال شلیک مستقیم باشد ، از پشت خود شلیک می کند. این چشم نواز زیبایی برای برخی از نقشهای گذشته اولیفانت است ، اما این بازیگری نیز کاملاً مناسب است. دلیلی وجود دارد که مخاطبان حاضرند تقریباً 20 سال است که اولیفانت را به عنوان یک کابوی ، چه در بخش های مدرن و چه از دوره های مختلف ، قبول کنند - این فقط کار می کند.

زو بل ، هماهنگ کننده شیرین کاری در یک بار در هالیوود ظاهر می شود که شخصی از رفتار یک بدلکاری وحشت زده است
زو بل در یک باره یک بار در . هالیوود

زو بل برای مدت طولانی با کوئنتین تارانتینو همکاری داشته است. اولین همکاری آنها در زمان کشتن بیل جلد سال 2003 بود. 1 ، هنگامی که بل به عنوان مضاعف اوما تورمن دو بار کار کرد. از همانجا ، بل به کار خود ادامه داد و کارهایی را با نام Stunts در Inglourious Basterds و Death Proof انجام داد. به زودی ، او همچنین شروع به بازی در نقش های جزئی ، به عنوان خودش در مرگ اثبات ، به همراه نقش های کمی در Django Unchained و The Hateful Eight ظاهر شد.

در Once Upon a Time in . هالیوود ، بل پیشرفتی را به عنوان هماهنگ کننده شیرین کاری ، givin بدست آورد

مسئولیت او در قبال تمام عملی که مخاطبان روی صفحه می بینند. در یک جزئیات کوچک و متن کاملاً متا متنی ، بل در این فیلم نیز ظاهر می شود ، جانت ، همسر همسر ردی ، هماهنگ کننده شیرین کاری کورت راسل را بازی می کند. کار واقعی بل این بود که مطمئن شوید که مانع از کار بی خطر و بدون هیچ هزینه اضافی برای تولید انجام شده است ، بنابراین عالی است که نقش او به عنوان جنت با خشم و درگیری در پشت صحنه کلیف و بروس لی دخالت کند. در حالی که شاید رندی کسی بود که به طور رسمی کلیف را شلیک کرد ، مشخص است که بل جنت زن واقعی است که دقیقاً مانند خودش بل است.

بروس لی مانند یک بار در هالیوود مانند کاتو می جنگد
Bruce Lee Once Upon A Time In . هالیوود

در مورد درگیری واقعی بین کلیف و بروس لی ، آن را مستقیماً از قسمت واقعی فیلم "گرین هورنت" خارج می کند. در Once Upon a Time in . هالیوود ، کلیف با افتخار بروس لی وقتی در مجموعه فیلم "هورنت سبز" قرار دارد ، مورد تحریک قرار می گیرد و او را تا حدی دوستانه به چالش می کشد تا اینکه توسط جانت شکسته شود. اگر از طرفداران فوق العاده بروس لی هستید ، ممکن است جزئیات کلیدی در مورد آن دعوا را مشاهده کنید ، کوتاه به نظر می رسد. همانطور که متیو موت ، نویسنده بروس لی: نویسنده بروس لی: زندگی ، عنوان کرد ، بازیگر مایک مو به تقلید از سبک جنگ واقعی لی نیست. درعوض ، اقدامات لی در این جنگ بیشتر به کاتو شباهت دارد ، شخصیتی که لی در فیلم The Green Hornet بازی کرد. پولی به The Wrap گفت: "ضربات پرش در انتهای سینه پیت ، حرکتی ناب کاتو است." وی می افزاید: "سری اولیه مشت هایی که" بروس "می زند و بلوک های پیت را به پایان می رساند ، با پایان دادن به تله پیت" بازوی بروس "بیشتر شبیه به رقص سنتی فیلم گ فو در هنگ کنگ است ، اما بروس دستکش های سیاه را از کاتو پوشیده است. یا کمتر ، این کاتو است - یک ادای احترام و نه یک تقلید ناب. "

این توجه برای جزئیات کوچک حتی تا چند صحنه بعدی که Moh's Lee در یک بار در یک زمان در . هالیوود ظاهر می شود ، گسترش یافته است. بعداً در این فیلم ، فلاش های سریع از آموزش لی شارون تیت (مارگوت رابی) به دلیل نقش آفرینی در خدمه The Wrecking Crew ، با رقص رقصنده مبارزه می کند. این تزیینات توسط تارانتینو نیست ، بلکه در عوض یک چیز واقعی است که لی واقعی قبل از مرگ بازیگر زن برای شارون انجام داد.

درهم آمیختن واقعیت ها و داستان ها در یک بار و یک بار در هالیوود
کلیف و ریک در نوار در Once Upon A Time In . هالیوود

در طول یک بار در . هالیوود ، تارانتینو به طور مداوم تعلیق کفر را می شکند ، با خوشحالی واقعیت های واقعی تاریخی را با تزئینات گشاد بافته می کند. اگر هیچ یک از تاریخ واقعی زندگی خانوادگی مانسون یا زندگی شارون تیت را نمی دانید ، ممکن است برخی از جزئیات کوچک در گذشته شما نسیم داشته باشد. خط واقعی گفت و گو از شب قتل های تیت در حالی صحبت می شود که Tex در حالی که اسلحه به او می گوید ، "من شیطان هستم و آمده ام تا کارهای شیطان را انجام دهم ، اسلحه ای را به بدلکاری تخیلی Cliff Booth اشاره می کند."

وقتی کلیف برای کار در صنعت اسپاگتی غربی به ایتالیا می رود ، اولین فیلم او توسط سرجیو کوربوچی است که شخصیت اصلی جنگو را خلق کرده است. شارون تیت رابی (Robbie's Sharon Tate) هنگام رفتن به تئاتر Bruin برای تماشای The Wrecking Crew ، فیلم "خودش" را تماشا می کند ، فیلمی که شارون تیت واقعی در آن ظاهر شد. ریک دالتون به طور متناوب بین نقش ها در برنامه های تلویزیونی واقعی مانند Lancer و F.B.I قرار دارد. و نمایش های داستانی مانند قانون فضل. شخصیت ها دائماً خود را در تلویزیون یا روی پرده های فیلم تماشا می کنند ، و صحنه های تعیین شده در هنگام فیلمبرداری از Lancer دارای برش های عجیب و غریب و بدون تقسیم واضح است که بین آن عکس ها از تارانتینو و کدام ها از کارگردان قسمت in-world Lancer است.

گفتگو در مورد چگونگی خشونت در تلویزیون منجر به خشونت در واقعیت می شود
لئوناردو دی کاپریو انگشت خود را در Once Upon A Time In هالیوود

اگر یک مورد وجود دارد که تارانتینو از شنیدن آن خسته شده است ، شکایتی در مورد استفاده از خشونت در فیلم هایش است. این کارگردان در مصاحبه های بیست به علاوه در مورد احساساتش کاملاً روشن بوده است. وی در سال 1993 به Chicago Tribune گفت: "نتیجه نهایی من مسئولیت کاری نیست که بعضی از افراد بعد از دیدن یک فیلم انجام می دهند. من یک مسئولیت دارم. مسئولیت من این است که شخصیت ها را درست کنم و به همان اندازه که می توانم برای آنها صادق باشم. می توان."

عقاید وی در سالهای مداوم تغییر چندانی نکرده است ، و این باعث می شود گفتگوهایی که Tex و تعدادی از دختران خانواده مانسون در اتومبیل قبل از اقدام به قتل خلبان خاشقجی انجام می دهند از همه جالب تر باشد. هیجان انگیز در مورد این واقعیت که آنها تازه با ریک دالتون معروف آشنا شده اند ، صحبت می کنند ، چهار نفری که درباره شهرت وی پیش از یکی از دختران وجود دارد ، حاکی از این است که شاید وی مقصر خشونت های آینده خود باشد. او توضیح می دهد که آنها در حال تماشای تصاویر خشن در تلویزیون بزرگ شده اند ، بنابراین تنها کاری که باید انجام شود اینست که شروع به کشتار کینه آنها با افرادی که "الهام بخش" آنها بودند. این تقریباً بدترین حالت برای فیلم سازان مانند Tarantino خواهد بود ، اما اگر آنچه را که در واقع برای آن قاتلان Manson اتفاق می افتد اتخاذ کنیم وقتی آنها به خانه ریک دالتون هجوم می برند به معنای هر چیزی باشد ، به نظر نمی رسد نگران تارانتینو باشد.

Basterds Inglourious فریاد می زند و پیش بینی می کند

پایان یک بار روزی هالیوود
این تئاتر در Basterds Inglourious آتش گرفت

در دنیای Once Upon a Time in . هالیوود ، ریک دالتون کاملاً حرفه ای داشت. در حالی که او از نقش استیو مک کوئین در فیلم فرار بزرگ غافل شد ، اما او ممکن است در 14 مشت McClusky نقش آبمیوه گیری را بدست آورد. از این گذشته ، به نظر می رسد فیلم دوم از "وقایع واقعی" Inglourious Basterds (که در عالم "Realer-Than-Real" نیز اتفاق می افتد) الهام گرفته شده است. در کلیپی که در One Once Upon a Time مشاهده می کنیم ، ریک یک سرباز را بازی می کند که در فرماندهی عالی نازی ها با یک شعله ور در یک تقلید آشکار Inglourious Basterds منفجر می شود.

اعتبار این پرده سینما بیش از هر چشمی به چشم یکی از فیلم های دیگر تارانتینو نمی خورد - این یک اشاره اولیه نیز هست که روزی یک بار در . هالیوود نمی خواهد یک بازخوانی اساسی از قتل شارون تیت باشد که برخی از آن می ترسیدند. وقتی فیلم برای اولین بار اعلام شد Basterds Inglourious مشهور با سوزاندن هیتلر در یک تئاتر در کنار بیشتر فرماندهی عالی نازی ها در یک بخش جالب از وقایع واقعی تاریخی خاتمه می یابد. تارانتینو با یادآوری بینندگان چشم عقب از اوج فیلم ، می تواند شارون تیت را که از خانواده مانسون بازمانده است ، پیشگویی کند.

Cameos از هردو یکبار در هالیوود برید
تیم روث چهره ای عجیب و غریب Clemens Bilan / Getty Images را می سازد

اگر به طور صحیح توسط دنیای سینمایی مارول آموزش دیده اید ، می دانید که همیشه از طریق اعتبارات در کنارش بمانید - حتی اگر صحنه اعتبار پس از آن وجود نداشته باشد ، دیدن این همه اسامی افرادی که ساخت فیلم سینما! در Once Upon a Time in . هالیوود ، لذت بردن از چیزهای زیادی وجود دارد. تارانتینو به برخی از قدیمی ترین و متداول ترین همکاران خود گروه ویژه ای در اعتبارات می دهد ، "باند" که شامل تیم راث است. اگر می خواهید سرتان را بخاطر بیاورید که چه نقشی داشته است ، اعتبارات نشان می دهد که وی از فیلم تمام شده بریده شده است ، اگرچه مطمئناً روزی بعضی از فیلم ها را می بینیم.

همچنین فیلم سینمایی که از طرف طرفداران تارانتینو طرفداران کمتری داشت از این فیلم برداشته شد ، عملکرد جیمز مارسدن در نقش جوان برت رینولدز بود. همچنین قرار بود رینولدز واقعی در فیلم به عنوان جورج اسپن ظاهر شود ، اما قبل از پایان عکاسی اصلی به طرز غم انگیزی درگذشت ، بنابراین بروس درن قدم گذاشت تا در جای خودش اجرا کند. مرگ رینولدز شاید به کاهش نقش مارسدن کمک کند ، اگرچه هیچ تأیید رسمی از سوی کارگردان در دست نیست. صرفنظر از این ، به نظر می رسد که اعتبارات زیادی وجود دارد که پس از اتمام فیلم تئاترش ، فیلم های زیادی باقی مانده است تا به برش های بعدی اضافه شوند.

سیگارهای سیب سرخ و مارک های Big Kahuna Burger در یک بار در هالیوود ظاهر می شوند
میا والاس در حال سیگار کشیدن سیگار سیب سرخ در Pulp Fiction

طبق سنت و تلاش واقعی روز تعطیل شدن فریس بوئلر و هر فیلم ابرقهرمانی که در 15 سال گذشته منتشر شد ، Once Upon a Time in . هالیوود در حقیقت سکانس پس از اعتبار دارد. مشابه فیلم هایی که فیلم های مارول را دنبال می کنند ، صحنه ای است که بیشتر برای طرفداران واقعی Tarintino است. در صحنه ، ریک دالتون برای سیگارهای سیب سرخ تبلیغاتی را تبلیغ می کند ، و خاطرنشان کرد که آنها نه تنها بهترین ها هستند ، بلکه از اواسط دهه 1800 بهترین هستند. البته برای دوربین کاملاً تبلیغاتی است ، زیرا در واقع ریک از این برند متنفر است ، اما شخصیت در این نظر در دنیای تارانتینو تنها خواهد بود. سیگارهای سیب سرخ در یک دسته از فیلم های تارانتینو نشان داده شده اند - میا والاس و کدو تنبل مارک را در Pulp Fiction ، سیگار می کشند ، عروس با یک بیلبورد تبلیغ می کند که آنها را در قتل Kill Bill می کند ، و Kurt Russell جان Ruth را ترجیح می دهد که توتون سیب قرمز را در Hateful Eight ترجیح دهد. بخشی از هدف تجاری ریک توجیه اختلاف است که هیچ کس در مورد آن سوال نمی کرد: چگونه جان روت سالها قبل از سیگار کشیدن سیب سرخ سیگار می کشد.

اپل سرخ تنها مارک اختصاصی تارانتینو نیست که راه خود را به دنیای Once Upon a Time in . هالیوود - Big Kahuna Burger ، حق رای دادن به فست فود می دهد که به عنوان آخرین وعده غذایی برای اکثر فیلمبرداران مشهور است. فقیر برت در Pulp Fiction ، در یکی از صحنه های رانندگی بسیاری از فیلم روی بیلبورد ظاهر می شود.

هالیوود با نشانگر آنچه روی پرده می رود اجرا می شود
رانندگی در یک بار در یک زمان در . هالیوود

تارانتینو همواره با بازجویی از شیوه مصرف و لذت بردن از فرهنگ پاپ ، روش هایی برای کشف شخصیت پیدا می کرد. از بحث "مانند یک ویرجین" در سگ های مخزن گرفته تا مونولوگ بیل سوپرمن در کشتن بیل جلد. 2 ، کاراکترهای فیلمهای تارانتینو از طریقی که با یک سطح عمیق تر از داستانها درگیر می شوند ، پررنگ تر می شوند. Once Upon a Time in . در هالیوود ، او را می بیند که دوباره این ترفند را به روشی که در عین حال ظریف تر از سایر فیلم هاست ، می کشاند و با صدای بلند فریاد می کند. هنگامی که ریک ، کلیف و شارون در لس آنجلس حرکت می کنند ، آنها دائماً با آنچه که به نظر می رسد هشدارهای مستقیم و پیش بینی خشونت ها از طریق بیلبوردها و تبلیغات هالیوود هستند ، احاطه شده اند. یک نیمکت اتوبوس خوانندگان مزاحم را می خواند! یک بیلبورد تبلیغاتی طنز جنسی روانگردان ، آب نبات دیگری را نشان می دهد

ne تبلیغی برای The Boston Strangler نمایش می دهد. کلیف Sgt را می خواند. کتاب های کمیک راک و کید Outlaw در تریلر خود ، در حالی که ریک و شارون از دیدن خود روی صفحه نمایش خوشحال می شوند. همه چیز به یکباره در یک پیچ و خم فرهنگ 1969 چنان ضخیم اتفاق می افتد که شخصیت ها نمی توانند از استاتیک چیزهای قابل توجهی را بیان کنند.

توصیه شده
بعدی
حقیقت فیلم کوانتین تارانتینو در فیلم Star Trek
کوئنتین تارانتینو گتی ایماژ
توسط مایک Floorwalker

در سال 2009 ، J.J. آبرامز یک ویژگی جدول زمانی زمانبندی مجدد و جایگزین را برای ما ایجاد کرد که با رعایت خوب بودن (با وجود بیش از حد شراره های لنز) ، همه به جز خوشبین ترین ناظران را شگفت زده کرد. خدمه Enterprise از آنچه به عنوان Kelvin Timeline شناخته می شود - شامل جیمز تی کرک جوان ، حتی پیاده روی (کریس پین) و آقای Spock - نقطه ای از زاخاری کوینتو - در دو فیلم با استقبال خوب دیگر ماجراجویی کردند. دیگری در خط لوله. یک نام آشنا و نامحتمل اما نامحتمل نیز در مورد حق رای دادن شایع شده است: کوئنتین تارانتینو ، فیلمساز.

در نگاه اول ، ممکن است مناسب ترین مناسب به نظر نرسد. اینترنت به سرعت شوخی های زیادی راجع به کرک و اسپاک در مورد قدمت قرون وسطایی در مورد برخی از بیگانگان بدبخت ، یا ساموئل ال جکسون در مورد اینکه آیا با رومیان درگیر خواهد شد ، دنباله رو می کند. اما به سرعت آشکار شد که تارانتینو نه تنها مرده در مورد پروژه جدی نیست ، پارامونت نیز هست - و گرچه ممکن است برای تحقق مدتی طول بکشد ، به نظر می رسد که بیشتر احتمال دارد که Trek خود به واقعیت تبدیل شود. اینجا همه چیز است که ما تاکنون می شناسیم.

زمین تارانتینو باعث آرزو مدیران شد
کوئنتین تارانتینو در حال صحبت با جمعیت Getty Images است

بعد از اینکه Star Trek Beyond در سال 2016 به سومین ضربه مستقیم سری مجدداً راه اندازی شد ، هیچ فکری برای تصور این نیست که پارامونت برای اقساط بیشتر به چاه باز خواهد گشت. اما برای بقیه آن سال و بیشتر سالهای بعدی ، هیچ خبری از Zachary Quinto که گاه و بیگاه ظاهر می شد برای اطمینان به هواداران مبنی بر این که بله ، تا آنجا که او می دانست ، Star Trek 4 هنوز اتفاق می افتد. سپس ، در دسامبر سال 2017 ، Deadline شایعه ای را مبنی بر بازدید تارانتینو با مدیران پارامونت برای به اشتراک گذاشتن یک "ایده عالی" که او برای تصویر جدید Trek داشت ، شکست داد - و اعدام کنندگان آنقدر با قیافه او فرورفتند که بلافاصله شروع به مونتاژ یک اتاق نویسندگان کردند. برای بیرون آوردن آن

در طی ماه های بعد شایعات بیشتری درباره این پروژه ادامه پیدا کرد و این نشان می دهد که آبرامز تولید خواهد کرد و فیلمنامه نویسی مارک اسمیت (The Revenant) پیشکسوت فیلمبرداری فیلمنامه بود. به نظر می رسید که پیش فرض کامل QT's Trek است ، اما خیلی زود آشکار شد که هواداران هیجان زده از این چشم انداز احتمالاً باید مدتی منتظر بمانند.

این Star Star Trek 4 نخواهد بود
S.J. Clarkson Getty Images

با شروع جزئیات در مورد تصویر بعدی Trek ، یک چیز آشکار شد - قرار نبود که این تارانتینو باشد. Simon Pegg (که مشغول نوشتن کتاب Beyond بود و به عنوان برجسته سری مجدداً به عنوان Scotty خود شناخته شده بود) در آوریل سال 2018 تأیید کرد که فیلم as-akit نشده در حال حاضر در مرحله پیش تولید است و یک کارگردان قبلاً از آن بهره برداری شده است. این S.J. کلارکسون ، که قسمت آزمایشی سریال نتفلیکس را جسیکا جونز از مارول بر عهده داشت و قرار است اولین کارگردان زن در تاریخ Star Trek شود.

پارامونت همچنین در پنل کمیک کان برای هواداران فاش کرد که کریس همسورث ، که در فیلم سال 2009 به عنوان پدر بد جیمز کرک جورج ظاهر شد ، قرار بود برای چهارمین قدم برگردد. با توجه به زیبایی شناسی سریال 'زمان و بعد' ، این شوک آور نیست که جورج کرک - که مشهور با کشتی خود در لحظه های آغازین فیلم اول فرو رفت - دوباره ظاهر شود ، خصوصاً با بازیگری به اندازه مشهور همسورث. در نقش متأسفانه ، این نقشه ها ممکن است با مشکل روبرو شده باشد. اخیراً ، گزارش شده است که همسورث و کریس پین - که نقش جیمز کرک را بازی می کند - پس از پایان مذاکرات حقوق و دستمزد ، از این پروژه کنار رفتند.

به نظر می رسد که آبرامز و کمپانی هنوز در حال جبران جزئیات هستند ، اما Trek Tarantino هنوز هم برای مدتی در آتیه مشعل است - در واقع ، مدیر در حال حاضر در یک پروژه غیرمرتبط به زانو در آمده است.

ممکن است همان بازیگران را شامل نشود
Simon Pegg، Zoe Saldana، Zachary Quinto و Chris Pine روی صحنه های Getty Images

تارانتینو در حال حاضر مشغول کار در یک بار در هالیوود ، بازگو کردن وقایع مربوط به جنایات بدنام توسط چار مانسون و "خانواده" قاتل او است. در حالی که پارامونت تأیید کرد که دو پروژه جدید Trek در خط لوله وجود دارد ، استودیو مشخص نکرده است که آیا پروژه Tarantino یکی از آنهاست - و با شنیدن سیمون پگ به آن بگویید ، احتمال قوی وجود دارد که QT حتی برای Star Trek 5 در دسترس نباشد. .

پگ با صحبت با مجله ادمونتون ، اظهار داشت که بازیگران فعلی "Kelvin Timeline" ممکن است تا زمانی که Tarek Tarantino راه خود را به مرحله تولید می رساند از حلقه خارج نشود. وی گفت: "ایده کوئنتین چیز دیگری است." "او به بد ربات آمد و آن را ریخت و آن را در بانک گذاشت. من فکر می کنم وقتی با شناسه آشنا شد ، ما را در ذهن داشت.

هه؛ او بازیگران جدید را دوست دارد. اما او در هالیوود آنقدر مشغول یک بار در هالیوود خواهد بود که نمی توانم ببینم او پنج یا شش سال است که این کار را انجام می دهد ، تا آن زمان ممکن است خیلی پیر باشیم. "

بله ، ممکن است دارای درجه R باشد


هنگامی که وایکینگ ها تازه از زمین کنار می رفتند ، تعدادی از بازیگرانی که مخصوص نقش های مختلف ، فقط برای بازی در نقش شخص دیگری استماع می کردند ، بودند. به عنوان مثال ، Clive Standen در نهایت به پایان رسید تا نقش برادر حسود ، عضلانی Ragnar ، رولو را بازی کند ، اما او ابتدا برای بخشی از خود Ragnar Lothbrok استماع کرد. در مصاحبه تلفنی با Collider ، استنتون توضیح داد که در ابتدا از وی خواسته شده است که بخشی برای راگنار را بخواند ، اما وقتی تصمیم به جابجایی با تراویس فیمل گرفته شد ، او با خوشحالی نقش نقش رولو را پذیرفت - شخصیتی که او در واقع ترجیح داد بازی کند. .

همانطور که معلوم است ، Fimmel ، که با بازی Ragnar محبوبیت عظیمی پیدا کرده است ، در واقع با استماع برای Floki ، با بازی با استعداد Gustaf Skarsgård شروع شد. همانطور که فیمل هنگام مصاحبه با TheWrap بیان کرد ، "من در واقع می خواستم ابتدا Floki را بازی کنم ، اما چیزهای خوب قبلاً بازیگر بودند . و او این کار را بهتر از من انجام داد." واضح است ، این یک مورد است که کارگردانان بازیگران می توانند چیزی را ببینند که بازیگران این کار را نکردند - و در تمام این فصول بعد ، بحث با تصمیم آنها دشوار است.

وایکینگ ها . و بیس بال؟
جاش دونالدون گتی ایماژ

در فصل چهارم وایکینگ ها ، وقتی که جاش دونالدسون ، بازیکن اصلی لیگ بیس بال ، جوش دونالدسون به دلیل ظاهر کمتری وارد زمین شد ، این نمایش افزایش کمی پیدا کرد. یکی از طرفداران بزرگ نمایش ، Bringer of Rain مجبور شد کاری را انجام دهد که اکثر مردم فقط در آن آرزو می کنند ، لباس پوشیدن به عنوان یک وایکینگ و در واقع گرفتن جلوی دوربین و جلوی دوربین.

این تنها هیجان جانبی برای فوق ستاره پر مشغله MLB نیست ، زیرا دونالدون نیز در اوقات فراغت خود علاقه خود را به حرفه MMA پاره وقت نشان داده است. بیشتر ورزشکاران حرفه ای بخش خوبی از سال را دارند که می توان آن را "زمان کم" طبقه بندی کرد ، و به نظر می رسد که دونالدون فقط نمی داند چگونه باید بنشیند. شاید ما شاهد شکوفایی یک حرفه بازیگری هستیم که از یک خنجر شروع شد. یا شاید ما فقط شاهد جنبه دیگری از دنیای بی پایان سرگرم کننده تصادفی پرخاشگر هستیم. در هر صورت ، این ظاهر مهمان مطمئناً مورد پسند بود.

توصیه شده
بعدی
بزرگترین پرداخت در تاریخ Pawn Stars
ستاره های پیاده
توسط کلر ویلیامز و جرون پاک / سپتامبر. 2، 2016 1:18 EST / بروزرسانی شده: 2 اوت 2019 1:25 بعد از ظهر EST

در سریال های موزیکال History History Pawn Stars ، مردمی در فروشگاه جهانی پیاده طلا و نقره مشهور در لاس وگاس با قیمت های بزرگ با خریدهای زرنگ و دانا ، چمدان های بزرگ را خریداری می کنند. در هر قسمت ، کارمندان فروشگاه با افراد معمولی ملاقات می کنند و کالاهای جالب برای فروش و متخصصان خارج از کشور که این آثار را ارزیابی می کنند را به تصویر می کشد. بعضی اوقات چیزهایی که افراد وارد می کنند اصلاً ارزش چندانی ندارند ، اما در چند نوبت ستاره های پاون طلا را شکستند. بیایید نگاهی بیندازیم به برخی از الماس های موجود در خشن که بیشترین پرداخت را به همراه داشته اند.

زنگ شرکت بازرگانی هلندی شرقی هند

وقتی زنی که به دنبال بدست آوردن پول نقد برای یک حرکت بعدی بود این زنگ کشتی قرن هفدهم را به داخل مغازه آورد ، مطمئن نبود که چه انتظاری باید داشته باشد- واقعاً فکر می کرد که آن را برای فروش در حیاط بیرون بکشد. هریسون ، مرحوم ریچارد "پیرمرد" ، فکر می کرد که این زنگ باید تولید مثل باشد ، زیرا هیچ نشانی از خوردگی از آب دریا نشان نمی داد. با این حال ، این متخصص در مورد آنها تأیید کرد که در واقع این یک زنگ کشتی از 1602 بود و حداقل 15000 دلار ارزش داشت. هریسون ها به سرعت توافق کردند با صاحب زنگ.

1715 سکه طلای ناوگان اسپانیا

در سال 1715 ، ناوگان اسپانیایی حامل میلیون ها پزو طلا و نقره به ارزش کوبا را در سفر به اسپانیا ترک کرد ، اما با طوفان برخورد کرد و به ته اقیانوس در سواحل فلوریدا فرو رفت. مشتری خوش شانس جودی یک سکه طلای استثنایی را از این کشتی سازی به ارث برد و به دنبال کسب 2000 دلار برای آن بود. در ابتدا ، ریک هریسون تصور می کرد که این سکه از نظر شرط خیلی خوب نیست تا واقعی باشد ، اما این متخصص تأیید کرد که این یک سکه هشت اسکودوس است که در لیما ، پرو ریخته شده است و به ارزش 18000 دلار ارزش دارد. با توجه به اینکه در ابتدا جودی فقط 2،000 دلار برای سکه می خواست ، وی راضی بود که با 11،000 دلار که ریک به او پیشنهاد کرد از آنجا دور شود.

عکسهای ادوارد کورتیس

یکی از بزرگترین سود هریسونس تاکنون 20 سال پیش اتفاق افتاد ، وقتی زنی با چهار مجموعه عکس فتوگور توسط عکاس مشهور آمریکایی ادوارد کورتیس وارد مغازه ریک شد. هریسون در مورد این روند اولیه عکاسی ، که از صفحات مسی و کاغذ ژلاتینی با فرآیند اچ کردن برای ایجاد چاپ استفاده می کرد ، چیز زیادی نمی دانست. اما از آنجا که این زن فقط 50 دلار برای کل مجموعه درخواست می کرد ، فرصتی برای خرید گرفت. وی پس از انجام برخی تحقیقات در مورد خودش ، فهمید که این گرافیک ها به ارزش یک بسته نرم افزاری هستند و در پایان آنها را با قیمت 20 هزار دلار به فروش رساند.

مدالهای المپیک جو گرین

وقتی او در اواخر دهه 90 ، جو گرین ، جین گرین در اواسط سخت به اوج خود رسید ، او به پول و سریع احتیاج داشت. وی در پایان به مغازه هریسونز بازگشت و مدال برنز المپیک خود را از بازیهای سال 1992 و 1996 به آنها داد. در حالی که ستاره پرش بلند از تصمیم خود پشیمان است ، ریک به او اطمینان داد که هرگز مدال هایی را به فروش نمی رساند در صورتی که گرین تاکنون بخواهد آنها را بخرد - علی رغم ارزش 30،000 دلاری آنها.


تراویس فیمل ، که نقش اصلی و قدرتمند رهبر Ragnar Lothbrok را بازی می کند ، ممکن است با همتای روی صفحه نمایش خود مشترکات کمی داشته باشد ، اما آنها از نظر جهاتی نیز بسیار متفاوت هستند. به عنوان مثال ، قبل از اینکه او به عنوان یک ویلن جنگجو شناخته می شود ، فیمل به دلیل ایجاد تصادف به عنوان مدل لباس زیر Calvin Klein مشهور شد.

زندگی فیمل با ظهور شهاب سنگ از آغاز حقیر او که در مزرعه لبنیات در استرالیا رشد می کند ، مشخص شده است ، اما این یک انتقال یکپارچه به شهرت بازیگری نبود. فیمل وقتی که در اوایل دهه 2000 روی مدل دیگری از کالوین کلاین قرار گرفت ، روی یک نوع متفاوت از استارم قرار گرفت. علیرغم اینکه اعتقاد زیادی به ظاهر خود نداشت ، Fimmel طبق بیلبوردهای اولیه تصور کرد که پس از بالا آمدن خبر تصادفات شدید منجر به تصادف شدید شده است.

این بسیار تمسخرآمیز است ، اما به نظر نمی رسد که Fimmel به حرکاتی که از جسم خود جلب شده است علاقه داشته باشد و سرانجام قبل از اینکه دوباره به عنوان بازیگر مورد توجه قرار گیرد ، به زندگی شخصی بازگشت.

زبانهای مرده زنده شد
وایکینگ ها

حقیقت جذاب اما ظریف دیگر این نمایش شامل زبانهایی است که در آن صحبت می شود (یا گاهی اوقات به طرز وحشیانه ای به صدا در می آید). اینها فقط کلمات عجیب نیستند ، بلکه زبانهای باستانی هستند که دقیقاً جلوی چشمان ما زنده می شوند. تولیدکنندگان وایکینگ ها متخصصان را برای زنده کردن زبان هایی مانند Old Norse ، آنگلوساکسون (انگلیسی های اولیه انگلیسی) و حتی Old Low Franc Franconian (نوعی فرانسوی قدیمی) به کار گرفته اند.

مردی که مسئولیت تحویل این زبانها را بر عهده دارد ، پول موسولیدس ، بازیگر صداپیشه ای ایرلندی متولد لهجه های بی شماری در اروپا است. او در بسیاری از تولیدات دیگر - از جمله Tudors و Reign - شرکت داشته است و مرجع رسمی زبانی در مجموعه وایکینگ ها است.

البته این بدان معنا نیست که موسولید به تنهایی کار می کند ، یا اینکه او قادر است همه آن زبان های باستانی را به تنهایی ترجمه کند. این خطوط برای فیلمنامه نوشته شده و سپس قبل از اینکه موسولید آنها را به سمت بازیگران ببرد ، توسط مورخان زبان ترجمه می شود و با آنها کار می کند تا از صحت تلفظ آنها اطمینان حاصل کند. هرکدام یک هفته برای یادگیری خطوط خود دارند ، و این یک قانون سخت و سریع است که نمی تواند بازنویسی در آخرین لحظه را انجام دهد که نیاز به تکرار دوباره کل مراحل داشته باشد.

یک امر خانوادگی
وایکینگ ها

سلسله های هالیوود چیز جدیدی نیستند ، اما اخیراً ما شاهد ظهور آنچه ممکن است بزرگترین قبیله بازیگری باشد برای حکمرانی همه آنها . و حتی آنها حتی در آمریکا مستقر نیستند. خانواده Skarsgård سالها است که به طور مداوم در حال جلب توجه است ، ابتدا در سوئد و در حال حاضر در آمریکا ، به عنوان یکی از اعضای یکی از دیگر خانواده های با استعداد ، جهش را به دنیای بازیگری تبدیل کرده است.

رئیس خانواده Stellan Skarsgård مشهور است ، چهره ای که باید از طرفداران Marvel برای حضور در نمایش های او به عنوان اریک سلویگ در حق رای دادن و Avengers: Age of Ultron آشنا شود. استلان هشت فرزند دارد که چهار فرزندشان رهبری پدرشان را دنبال کرده اند. الکساندر اسکارگورد با بازی در فیلم Big Little Lies و True Blood مشهور شد ، بیل اسکارگورد اخیراً وقتی که نقش Pennywise را در آن به زمین نشست ، به اوج رسید ، والتر اسکارسورد به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده است ، و سپس Gustaf Skarsgård وجود دارد که احتمالاً می دانید با کمی خط چشم بیشتر - او Floki از وایکینگ ها است.

آنها قهرمانان کمیک بوک هستند!
بازیگران وایکینگ ها

مردمی که در کانال تاریخ هستند با وایکینگ ها درام تاریخی را قمار کردند و زمان زیادی را سپری کردند. با این موفقیت که هنوز هم درگیر گاز کامل است ، رسماً به سطح بعدی تأثیر فرهنگی فارغ التحصیل می شود: در کتاب ها و بازی های ویدیویی اقتباس می شود.

چندین کتاب طنز به طور مستقیم بر اساس شخصیت های نمایش نوشته شده است. علاوه بر رمان های گرافیکی ، MGM Interactive و Hugo Games در سال 2017 موجی ایجاد کردند وقتی که اعلام کردند که برای انتشار یک بازی ویدیویی موبایل PVP برای اندروید ، IOS و Steam مشغول همکاری هستند که بر اساس این سریال باشد و در آن شرکت کنندگان بتوانند بازی به عنوان چندین شخصیت محبوب نمایش را انتخاب کنید.

این یک قانون وجود دارد که در جایی وجود داشته باشد که تا زمانی که کسی بازی با چهره خود در آن ایجاد نکند ، واقعاً نمی توانید شهرت سینمایی را ادعا کنید. بازیگران وایکینگ ها فرا رسیده است.


ویکینگ ها و فرهنگ بی نظیر و بی نظیر آنها مدتهاست که مورد توجه عموم تاریخ قرار گرفته است. اما وقتی کانال History شروع به تولید یک درام تاریخی کرد که به دنبال ماجراهای گروهی از قهرمانان وایکینگ بود ، هیچ کس واقعاً انتظار نداشت که آن را تبدیل به پدیده رتبه بندی کند.

دور از افزایش محبوبیت خاص خود ، وایکینگ ها با دامنه محدود از دامنه اصلی و نسبتاً محدود خود رشد کرده اند. در ابتدا با تمرکز بر صحنه های نبرد حداقل و ت های محلی ، داستان در یک حماسه عظیم ، ملی ، چند نسلی شکل گرفته است ، که همه این مراکز در اطراف یا اثری از کارهای Ragnar Lothbrok و خانواده ، دوستان و مردم او شکل گرفته است.

در حالی که این نمایش با گذشت سال از سال ، با موفقیت از هر چیز دیگری مانند درام و اکشن بالا رفته است ، این تولید تاریخی ، واقعیت های جالب توجه دیگری را نیز در پی داشته است ، چرا که در ساخت تلویزیون در تاریخ تلویزیون جای خود را پیدا کرده است. . این حقیقت غیرقابل توصیف وایکینگ ها است.

یک سفر اولیه مختصر
سری وایکینگ ها

ما در این مرحله عادت داریم که تعداد زیادی وایکینگ ها را تماشا کنیم ، بنابراین ممکن است شما را شگفت زده کند که این نمایش در ابتدا قرار بود فقط برای نه قسمت اجرا شود - طولی که New York Times آن را "جاه طلب" خواند.

مینی‌سری ها که در سال 2013 پخش شد ، روی پرده هیتفیلد و مک کویز واقع در سه قسمت کانال History History قرار گرفتند. در میان دیگر بازیگران کوین کاستنر و بیل پاکستون ، درام روایی و قدرت ستاره را به شبکه ای آوردند که معمولاً بیشتر برای مستندها و برنامه های تلویزیونی واقعیت تلاش می کردند. در حالی که کامل نبود ، هاتفیلدز و مک کویز به این شبکه نشان دادند که می تواند علاقه قابل توجهی به سایر ماینرهای نمایشی وجود داشته باشد. مجهز به این دانش و با توجه به جمعیت بازی های جوان و مرد جوان که اکثر اوقات خود را در ذهن متبادر می کند ، تاریخ تصمیم گرفت تا در جستجوی ماهی های بزرگتر به مشاغل خود بپردازد. نتیجه؟ وایکینگ ها

Ragnar Lothbrok یک شخصیت تاریخی معتبر است . نوع
وایکینگ ها

اگرچه یک راگنار لوتبروک در تاریخ ثبت شده است ، اما او ضبط شده است که چندین زندگی داشته است. داستان های بهره برداری قرن نهم او در سراسر شمال اروپا از تهاجم های متعدد شرق آنگلیا - که در طی آن او با پرتاب به یک گود مار کشته شد - به ماجراهای به عنوان پادشاه دانمارک که شامل نبرد با امپراطور مقدس روم شارلمان است ، کشیده می شود. . این کمی گیج کننده است ، به همین دلیل این موقعیت بی بدیل برای یک نمایش تاریخی نمایشی بود. هیچ چیز واقعاً بخششگرانه از کمبود اطلاعات نیست.

بخشی از این موضوع حول فقدان شدید منابع اولیه است که یک مسئله مزمن برای تاریخ منطقه است. بیشتر اطلاعات ما در مورد ویکینگزها در واقع از منابع صومعه ای صورت می گیرد که در مورد حملات می نویسند - به عبارت دیگر ، از دیدگاه قربانیان. ما تعداد معدود اسطوره های اسکاندیناوی را داریم که در سنین مختلف به سر می برند و کمی به دور عکس کمک می کنند. به عنوان مثال ، بزرگان ادا و خدای ناکرده Völsunga Saga پرخاشگر خدا وجود دارد. در حقیقت ، با توجه به این منبع دوم ، ارتباط لوتبروک با اسطوره از این نکته برجسته می شود که شعر Krákumál که در قرن دوازدهم در ایسلند سروده شده است ، راگنار را مستقیماً با اسطوره Sigurd ، قهرمان Völsunga Saga ، از طریق ازدواج با دختر Sigurd متصل می کند. ، که او با Valkyrie Brunhild تصور کرد.

این نمایش در جزایر زمردی فیلمبرداری شده است
وایکینگ ها

شاید موفقیت نامشخص وایکینگ ها را تا حدی بتوان به شانس ایرلندی ها نسبت داد ، زیرا بخش بزرگی از فیلمبرداری در ایرلند انجام می شود. Island of Destiny همچنین بسیاری از تولیدات با بودجه بزرگ دیگر ، مانند Game of Thrones و Braveheart بوده است.

وایکینگ ها مطمئناً از مناظر سرسبز و ساده پر زرق و برق و زیبا استفاده می کنند که ملت جزیره ارائه می دهد. جز این منظره های طبیعی غیرقابل باور ، جزیره با مکان های عالی برای مجموعه فیلم ها به راحتی حباب می کند. به عنوان مثال ، بسیاری از صحنه های راگنار و یاران وفادارش که در طول سالهای طولانی از خود نشان می دهند ، در واقع در دریاچه ای ساخته شده ساخته شده در کوههای ویکلو قرار دارند. از اسکاندیناوی تا انگلیس گرفته تا فرانسه ، بیشتر سایتهایی که در وایکینگ ها به تصویر کشیده شده اند درنهایت منشاء آنها را به جزایر زمرد نشان می دهد. حتی صحنه های حماسی که مربوط به قرون وسطایی پاریس است ، واقعاً در رودخانه بویین فیلم برداری شده است ، در حالی که این شهر پس از آن به سادگی توسط CGI پر شده است.

قدرت زن
کاترین وینیک

کاترین وینیک در نقش لاژرتا ، دوشیزنی سپر نقش دارد که هیچ وقت نمی ترسد وارد این اختلاف شود. یک زن مستقل و مستقل که هیچ گونه ومائی از شوهر خود نخواهد گرفت ، این شخصیت بازتاب دقیقی از تاریخی را که نمایش برای الهام از خود به نمایش می گذارد ، ارائه می دهد ، به خصوص وقتی که با سایر دنیای قرون وسطایی مردسالار مقایسه می شود.

وینیک مطمئناً به نظر می رسد اما فقط قفل های بلوند او و رفتارهای بسیار باورنکردنی ویکینگ نیست که او را برای لاژرتا مناسب تر جلوه دهد. به همان اندازه مهم ، او یک متخصص هنرهای رزمی است ، و منظور ما این است که به معنای واقعی کلمه - مطابق بیولوژیک شبکه ، وینیک کمربند سیاه درجه سوم را در تکواندو و کمربند سیاه درجه دوم کاراته نگه می دارد. انگار

تی به اندازه کافی چشمگیر نبود ، او همچنین تا 21 سالگی نه یک مدرسه ، نه دو مدرسه ، بلکه سه مدرسه مختلف هنرهای رزمی را تأسیس و متعلق به آن داشت. جای تعجب نیست که به نظر می رسد این سکانس های اکشن خیلی طبیعی به او می آیند!


مشکلی که در مورد وایکینگ ها نشان می دهد این است که تاریخ بسیار کمی از روزهای نخستین حملات وجود دارد. جاستین پولارارد (مشاور تاریخی مایکل هیرست در مورد وایکینگها) نوشت: "هیچکدام از وایکینگ های آن دوره اولیه هیچ پرونده مکتوبی برای گفتن از سوء استفاده های خود باقی نگذاشتند." "آنچه ما داریم تعداد کمی از وقایع افرادی است که به آنها حمله کردند و افسانه های حماسه بسیار دیرتر که تاریخ آنها را جلال جلال مردم اسکاندیناوی قرار می دهد."

هیچ کس نمی تواند با اطمینان بگوید که آیا راگنار لوتبروک حتی وجود داشته است یا خیر. هرست ادعا می کند "شواهد قابل توجهی" وجود دارد که نشان می دهد او وجود دارد ، اما او اعتراف کرده است که شکاف های بزرگی را باید پر کرد. "حتی اگر وجود نداشت ، لازم بود که او برای این داستان ، برای حماسه های من که قصد داشتم انجام دهد. "به تاریخچه اضافی گفت. هیرست و پولارد هر زمان که می توانستند به تکه های تاریخ در دسترس هستند ، اما در این مرحله مخزن عملاً خشک است.

راگنار مرده است (مرگ او توسط مار گود فقط یکی از داستانهای مختلف مرگ او بود) و چیزی که ما در مورد پسرانش می شناسیم تقریباً در وایکینگها پوشیده شده است. بجورن قبلاً ، دقیقاً مانند افسانه ای ، از مدیترانه و آفریقا دیدار کرده است. او و برادرانش قبلاً از قتل پدرشان انتقام گرفتند و "عقاب خون" وحشیانه را بر پادشاه انگلیسی آلل انجام دادند. هنگامی که تاریخ این پلاگین را کشید ، این نمایش در آستانه ورود به داستانهای ناب بود.

بعضی از قوسهای داستان به هیچ کج نمی رفتند
گوستاف اسکارگارد به عنوان فلوکی در وایکینگ ها

Floki Gustaf Skarsgård از روز اول مورد علاقه طرفداران قرار گرفته است ، اما شخصیت در فصل 5 تغییر عمده فروشی را تجربه کرده است. سازنده قایق های عجیب و غریب Ragnar تا زمان قتل رهبر و دوست خوب خود در وایکینگ ها یکی از چهره های اصلی بود. او به عنوان بخشی از ارتش بزرگ هیتن به همراه پسران راگنار قایقرانی کرد ، اما هنگامی که آنها به او انتقام می گرفتند ، فلوکی به یک قسمت یدکی تبدیل شد. او به تنهایی به دریاها رفت و خود را مورد رحمت خدایان قرار داد ، که (به عقیده وی) او را به سمت آنچه به عقیده او عسگارد است سوق داد ، اما امروز ما را به عنوان ایسلند می شناسیم.

فوکی تصمیم دارد تعداد معدودی از شهرک نشینان را به این سرزمین جدید وحشی بیاورد ، به این امید که بتواند جامعه ای عاری از خشونت هایی که به روزمره زندگی وایکینگ ها تبدیل شده بود ، بسازد. علیرغم تلاش های فلوکی برای حفظ صلح ، استدلال های کوچک به خونریزی و مبارزات حل و فصل تبدیل می شود. باید در بهترین قسمت چند قسمت اجرا می شد ، اما طرح ایسلند (به شوخی لقب Survivor: Iceland Spa Retreat توسط یکی از طرفداران) در پایان فصل 5 همچنان ادامه داشت و صبر بسیاری از بینندگان را آزمایش کرد.

یکی از تیک های Redditor نوشت: "من نمی توانم باور کنم که با این داستان داستانی فایده ای به هیرست دادم." "درام بین Eyvind و Floki از ابتدا مجبور شده است ، و آنها کاملاً کوشش نکرده اند تا ما را مجبور به مراقبت از هر یک از شخصیت های جدید کنند." سفر فلوکی به ایسلند از رویدادهای واقعی الهام گرفته شد ، اما متأسفانه این مورد را برای برخی از تلویزیون های کسل کننده زیبا رقم زد.

بزرگترین ستارگان در جاهای دیگر تقاضا می شوند
الکساندر لودویگ و کاترین وینیک در وایکینگها

هنگامی که تراویس فیمل وایکینگ ها را ترک کرد ، کاترین وینیک مجسمه جدید این نمایش شد. همسر اول Ragnar ، لاگرتا ، همیشه مورد علاقه طرفداران بوده است (وقتی در حساب رسمی توییتر وایکینگ ها سؤال شد که آیا مردم او را بر همسر دوم Ragnar ، Aslaug ترجیح می دهند ، آنها به طور جدی با shieldmaiden طرف بودند) بنابراین این یک حرکت هوشمندانه به نظر می رسید. وینیک نام خود را برای بازی در نقش لاژرتا درست کرد و مانند Fimmel قبل از این که او نیز به سمت چیزهای بزرگتری برود ، فقط موضوع زمان بود.

ممکن است وایکینگ ها در فصل 5 کمی از مسیر عبور کنند ، اما وینیک همچنان تقاضا است. برج تاریک برای او مهلک بود و قطبی دقیقاً به برنامه نویسی نرفت ، اما وینیک قرار است در سال 2019 با یک نمایش کاملاً جدید نتفلیکس به تلویزیون برگردد. "وو Assassins ، واقع در Chinatown سانفرانسیسکو ، یک جنایت از هنرهای رزمی است. سری با عناصر فوق طبیعی "، مهلت تأیید می کند. وینیک (که کمربندهای مشکی را در کاراته و تکواندو دارد) با پلیس کریستین "C.G" مخفی بازی خواهد کرد. گاوین در این نمایش ، جلوی ستاره‌ی The Raid Iko Uwais.

الکساندر لودویگ ، پسر نمایش وینیک (که مانند او ، اکنون بیش از Fimmel حضور وایکینگ ها را نشان داده است) نیز به لطف تصویربرداری از Bjorn Ironside خاصیت داغی دارد. لودویگ پیش از این در فرانشیز Hunger Games ظاهر شده بود ، اما وایکینگها او را به سطح جدیدی از شهرت رساند. وی به کانال 24 گفت: "من هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده بودم." شگفت آور است که چقدر این نمایش واقعاً در همه اقشار زندگی در سطح جهان تأثیر گذاشته است. "

شش فصل برای هرست کافی بود
مایکل هیرت با وایکینگ بازیگران گتی ایماژ را بازی کرد

بدون شک کاهش رتبه ها بدون شک در ذهن اعدام های تاریخ هنگامی که آنها تصمیم به پایان یافتن وایکینگ ها را گرفتند ، بود اما مایکل هیرست وقتی در ژانویه سال 2019 با Variety نشست ، هیچیک از این موارد را ذکر نکرد. رسماً مصاحبه مربوط به فصل بود. 5 فینال ، اما کنسل شدن نمایش به ناچار پیش آمد.

هیرست با فشار آوردن به جزئیات ، ادعا کرد که شش فصل در واقع زمان کافی برای او بود تا داستانی را که می خواست از ابتدا بگوید. "من همیشه می دانستم که می خواهم این نمایش به کجا برسد

او گفت: "و یا کم و بیش کجا پایان می یابد که اگر فرصتی برای من فراهم شود". "کاری که من سعی می کردم انجام دهم نوشتن حماسه راگنار لوتبروک و پسرانش بود. بعد از شش فصل و 89 قسمت ، این همان چیزی است که من احساس کردم - سرانجام - من انجام داده ام . من دلیلی نداشتم که بخواهم فراتر از آن ادامه دهم. "

هست سریعاً به خوانندگان Variety یادآوری می کرد که پیر تشییع جنازه هنوز روشن نشده است. در تلاش برای بالا بردن روحیه در بین هواداران مجروح ، نمایشگر فصل ششم و پایانی شروع به هیپی کرد. وی گفت: "20 قسمت جدید برای آمدن وجود دارد." وی گفت: "ما در آن قسمتها از سه دنیای جدید بازدید می کنیم ، فاجعه و قهرمانی بزرگی را پشت سر می گذاریم ، و اگر اشک برای گریه کردن دارید آماده باشید که آنها را گریه می کنید چون فصل 6 را تماشا می کنید. من به این نمایش بسیار افتخار می کنم. می خواست انجام دهد ، این حقیقت است. "

یک سری ادامه دار در حال توسعه است
مایکل هست گتی ایماژ

از دست دادن وایکینگ ها ضربه بزرگی برای بسیاری از طرفداران اختصاصی نمایش است ، اما با خبری مبنی بر اینکه یک سریال spinoff روی کارت هاست ، آرام شد. وقتی واریت از هیرس پرسید که برای این نمایش جدید چه برنامه ریزی کرده است ، نویسنده و تهیه کننده گفت که او آن را "سریال ادامه" می داند. وی توضیح داد: "من هنوز خیلی درگیر خواهم شد." "جب استوارت نویسنده دیگر است و هیجان انگیز است ، اما تمرکز اصلی من روی شخصیت های من بود."

هیرت در ادامه توضیح داد که او دلبستگی به شخصیت هایی که ویکینینگ ها را زنده کرده بود ، ایجاد کرده است ، به همین دلیل می خواست در هر نمایش جدیدی که در آن دنیا تعیین شده است درگیر شود. بوف تاریخ گفت: "باید بگویم که آنها برای من شخصیت نیستند." "من درباره آنها بسیار می نویسم ، هفت سال با آنها زندگی کرده ام. آنها برای من واقعی مردم هستند. بنابراین من مدت هاست که درباره آنها اهمیت می دهم و مراقب آنها هستم. می خواهم آنها را از طریق هر خط داستانی راهنمایی کنم. آنها دارند."

بنابراین آیا این بدان معناست که ما در این سریال ادامه خواهیم داد که برخی از شخصیت های مورد علاقه وایکینگ ها ظاهر می شوند؟ و حتی سری ادامه چه معنی دارد؟ هیرت توضیح داد: "ادامه بدان معنی است که اگر آنرا بسازیم ، به حماسه من متصل می شود." "این ممکن است وماً همان شخصیت ها را درگیر نکند. من نمی توانم جزئیات بیشتری را از این موضوع بدست آورم ، اما برای طرفداران این نمایش لذت بردن مداوم از تجربه وایکینگ ها خواهد بود."

آیا خیلی زود انصراف دادند؟
ناتالی دورمر و جاناتان رایس مایرز در فیلم The Tudors

با وجود همه چیزهایی که بحث کرده ایم ، بسیاری از طرفداران وایکینگ ها هنوز هم اعتقاد دارند که این برنامه خیلی زود به Valhalla ارسال می شود. بینندگان ناراضی که با شکستن این خبر به توئیتر رفتند ، وقتی کشته شدن مادگان کمدین در میان آنها کمدین را گرفت. وی گفت: "وایکینگ ها بعد از فصل 6 لغو می شوند." "من فقط به جلو می روم و مراسم تشییع جنازه ویکی خود را با همبستگی آماده خواهم کرد. اگر هیرست بخواهد با او به نمایش بگذارد او ایجاد کرده است که حق اوست ، اما آیا او کمی عجولانه بود؟

او ممکن است در آستانه فرار از تاریخ واقعی برای همکاری با وی بوده باشد ، اما این بدان معنا نیست که باید وایکینگ ها به پایان رسیدند. تودورها به دلیل نادرست بودن تاریخ مشهور بودند ، هرچند حتی مورخان برجسته نیز اعتراف کردند که چیزهایی که هرست اضافه کرد برای تلویزیون خوب عمل می کرد. دکتر تریسی بورمن به تلگراف گفت: "بله ، فیلمنامه نویسان ممکن است با حقایق آزاد شده اند ، اما آنها همچنین موفق شده اند دوباره درام و جو دربار هنری هشتم را دوباره بسازند."

الکساندر لودویگ ، ستاره وایکینگ ها از تمایل هیرز برای گرفتن "آزادی خلاق" با این نمایش ، که او می توانست برای بسیاری از فصل های دیگر ادامه دهد ، ستایش کرد. با این حال منظور این نبود که در نهایت هواداران فقط باید به تصمیم او احترام بگذارند. ما می توانیم در این واقعیت آرامش داشته باشیم که یک نمایش پیگیری در آثار وجود دارد ، اما برای خیلی ها ، هیچست هرگز وایکینگ ها را برتر نمی کند.


Travis Fimmel که در مزرعه والدینش در استرالیا بزرگ شده بود ، یک میلیون مایل از چراغهای روشن هالیوود فاصله داشت ، اما یک برخورد احتمالی با یک پیشاهنگ مدل سازی ، روند زندگی او را برای همیشه تغییر داد. وی پس از قدم زدن در لندن ، تصمیم گرفت شانس خود را در ایالات متحده آمریکا امتحان کند - و طبق گفته سیدنی مورنینگ هرالد ، او بلافاصله پس از "تکان دادن پا در مدل های LA" یک قرارداد فوراً به او پیشنهاد شد. او چهره (و بدن) کالوین کلین شد ، اما در حالی که درآمد برای لباس زیر او درآمد ، اما در عین حال مهارت های بازیگری خود را نیز به خوبی تنظیم کرد.

فیمل قبل از وایکینگ ها نقش بسیاری در استرالیا داشت ، اما این بازی کردن نقش برجسته مبهم این نمایش باعث جلب توجه بین المللی شد. تصویر شدید و غالباً دلسوز او از رهبر وایکینگ کشاورز ، روگنار لوتبروک ، قلب واقعی نمایش بود ، بنابراین وقتی این شخصیت در فصل 4 کشته شد (توسط پادشاه آله به درون گود مارها پرتاب شد) قمار بزرگی شد. . به گفته اریک کین ، نویسنده Forbes ، این قماری بود که در نهایت پرداخت نکرد.

کین پس از اطلاع از فسخ گفت: "از شما متشکرم." "این نمایش مدت هاست که در دریا از دست رفته است ، و احتمالاً باید با مرگ راگنار و عزیمت سرب ، تراویس فیمل بسته می شد." او از این نظر تنها نیست - تعداد زیادی از بینندگان معتقدند این نمایش به دلیل مرگ راگنار متحمل شده است. هواداران همچنان امیدوار است که Ragnar برای فصل 6 به نوعی بازگردد.

پسران راگنار فقط با بینندگان طنین انداز نبودند
پسران راگنار

هنگامی که راگنار به پایان رسید ، بینندگان قرار بود با این فکر که پسرانش به انگلیس می روند سوار شوند و از مرگ او انتقام بکشند. ما در اولین فصل با پسر متولد شده اش ، بجورن آشنا شدیم ، اما واقعاً با بقیه تولد راگنار آشنا نشدیم تا زمان پرش فصل 4. پس از شکست راگنار به دست برادرش رولو ، جنگجو وایکینگ وحشت زده از میهن خود ناپدید شد. وقتی سرانجام بازگشت ، پسرانش مرد شدند.

مایکل هیرت خالق پس از معرفی نسخه های بزرگسالان Sigurd ، Ivar ، Ubbe و Hvitserk به Variety گفت: "آوردن فرزندان راگنار بسیار مهم بود." "من در این پسران زمان ، امید و انتظار زیادی سرمایه گذاری کرده ام. خیلی مهم است که مخاطب روی این شخصیت های جدید سرمایه گذاری کند." متأسفانه برای هیرست ، این هرگز اتفاق نیفتاد. علیرغم بهترین تلاش های او ، مخاطبان فقط تماشای فرزندان راگنار را به نظر نمی رساندند ، حتی اگر از این مرد انتقام بگیرند.

فوربز گزارش داد: "داستان راگنار از مدتها پیش به پایان رسیده بود و هیچ یک از داستانهایی که از آن زمان پیش آمده ، به همان اندازه با بینندگان طنین انداز نشده است." "مرگ راگنار لوتبروک از بین رفته است که پسرانش هنوز نتوانسته اند آن را پر کنند . بیشتر فرزندان راگنار به نوعی خسته کننده هستند."

ارقام مشاهده در حال کاهش است
الکساندر لودویگ ، کاترین وینیک و جردن اسمیت در وایکینگ ها

تاریخ قبل از آغاز فصل 5 وایکینگ ها دستور داد تا حتی فصل 5 نیز آغاز شود. در آن زمان ، هیچ کس نمی دانست که فصل ششم آخرین خواهد بود ، حرکتی که به نظر می رسد تحت تأثیر (از بین بردن بخشی از آن) با کاهش تماشاگر قرار گرفته است. پس از پخش فصل 5 ، CarterMatt سعی کرد این ضربات را نرم کند و با بیان اینکه "سخت است که هر سری از کابل ها این روزها تعداد زیادی را جمع کند" ، اما نمی تواند واقعیت ها را نادیده بگیرد.

این خبر تأیید کرد: "خبر بد این است که این رتبه بندی ها به نسبت قابل توجهی از 0.8 رتبه بندی شده نشان می دهند که نمایش برای فصل 4 خود در سریال برتر در فوریه 2016 بازگردد. "در کل بینندگان نیز حدود 9 درصد کاهش یافته است. در مقابل میانگین امتیاز 4 فصل ، نمایش برتر وایکینگ ها در نسخه ی نمایشی حدود 13 درصد و بینندگان 4٪ کاهش دارد." این روند جدیدی نبود - فصل قبل نیز افت چشمگیری داشت.

طبق گزارش سریال فینال سریال ، فصل 4 وایکینگ ها با ضرب و شتم "28 درصد در نسخه ی نمایشی و 44 درصد در بینندگان" بود. تاریخ به هر حال تجدید شد ، اما شبکه باید آغاز پایان را در این مرحله تشخیص دهد. یکی از راه های مطمئن برای تماشای این بینندگان با این ایده که ترک نمایش برای کنار آمدن با آن معاشقه می کنند ، اعلام می کند که فصل آینده آخرین خواهد بود. به نظر می رسد این شبکه قبل از اینکه شاهد خروج جمعی باشد ، می خواست وایکینگ ها را بپیچاند.

این خطر وجود دارد که یک مردگان در حال راه رفتن را انجام دهد
الکس هوگ اندرسن در وایکینگ ها

وایکینگ ها فصل 5 دارای رتبه 90 درصد قابل توجه در Tomatometer است ، اما منتقدین در همان صفحه بینندگان نبودند. فصل پنجم با 20 قسمت امتیاز روتین گوجه فرنگی 85 درصد مخاطبان را در اختیار دارد و در حالی که این موفقیت برای اکثر نمایش ها در نظر گرفته می شود ، کمترین امتیاز مخاطبان از زمان شروع این سریال است. کاهش تأیید مخاطب وماً یک فاجعه نیست ، اما علائم اولیه خستگی طرفداران نشان داده است. به نظر می رسد که تاریخ تصمیم گرفت قبل از اینکه ایمان به نام وایکینگ ها کم شود ، عمل کند ، همانطور که با The Walking Dead اتفاق افتاد.

بسیاری احساس می کنند که سری زامبی های AMC مدتها است که از استقبال خود فراتر رفته است و موازی بین The Walking Dead و Vikings همبازی نشده است.

در طول چند فصل گذشته ظاهر می شود. نه تنها علاقه به پرایمرها رو به کاهش است (اولین قسمت فصل The Walking Dead فصل 9 6.08 میلیون بیننده را به خود جلب کرد ، افت بزرگی از 11.44 میلیون نفری که برای باز شدن فصل 8 تنظیم شده است) ، رتبه بندی ها نیز به دنبال مرگ شخصیت ها کاهش یافته است.

بنابراین آیا وایکینگ ها موفق شده اند با برقراری تماس با زمان در شش فصل ، از همان قلم مو The Walking Dead خسته نشوند؟ به گفته برخی هواداران ، در حال حاضر خیلی کم است ، خیلی دیر است. یکی از Redditor ناامیدکننده گفت: "هر دو نمایش به جای پیشرفت شخصیت های معنی دار ، از کپس های دلپذیر برای نوشتن و قوس های توطئه بسیار عالی بودند." "لاگرتا ریک گریمز است - او از شخصیتی کاریزماتیک که تحولات بسیار مختلفی را در یک قهرمان اکشن و بدون نقص گذر کرده است ، رفته است."

ظهور نمایش های رقیب
الکساندر دریمون در The Last Kingdom

هنگامی که اولین قسمت سریال The Last Kingdom در سال 2015 پخش شد ، برخی قبلاً آن را به عنوان حذفی وایکینگ ها رد کرده بودند. با شروع فصل اول ، ذهن بسیاری تغییر کرده بود. AV Club در بررسی تند و تیز خود گفت: "پخش بی نظیر بی بی سی آمریکا ، دستگیری منازل تاریخی هشت بخشی از تاریخ گذشته پادشاهی ثابت می کند که در تلویزیون کافی است بیش از یک حمله وایکینگ ها وجود داشته باشد." این نمایش (بر اساس رمان های داستانهای ساکسون توسط برنارد کورنول) مورد تحسین منتقدین در سراسر صفحه قرار گرفت و یک رقابت فوری با وایکینگ ها ایجاد کرد.

البته ، وایکینگ ها و آخرین پادشاهی تنها دو نمایش نیستند که در آن دوره پرشور تاریخ اروپا ساخته شده اند. وقتی اریک کین نسبت به پایان دادن به وایکینگ ها در قطعه Forbes خود ابراز آرامش کرد ، خاطرنشان کرد که بازار اشباع شده است. وی گفت: "ما آخرین پادشاهی را که از همه به بعد نتفلیکس پخش می شود ، داریم." "اوه ، و همچنین Norseman شگفت انگیز وجود دارد. نمایش های وایکینگ مانند نمایش های زامبی در حال تبدیل شدن هستند."

Norsemen یک کمدی است (گاردین آن را "مونی پایتون با بازی مسیحیان بازی می کند") و بنابراین هرگز واقعاً یک تهدید مستقیم برای وایکینگ ها نبود ، با این حال ، موفقیت آن بیشتر ثابت می کند که تاریخ تنها شبکه ای نیست که بتواند نمایش قانع کننده ای درباره روش زندگی وایکینگ روند وایکینگ ها نیز روی صفحه نمایش بزرگ ظاهر شده است - Northmen: یک حماسه وایکینگ در سال 2014 روی پاشنه وایکینگ ها داغ شد و فرهنگ نوروزی به لطف چگونگی آموزش حق رای دادن اژدها ، همچنان در هالیوود رواج دارد. اکنون تماشاگران وقتی می خواهند یک وایکینگ رفع شوند گزینه های مختلفی دارند.


هواداران مارول ، اودین را پدر مهربان اما خردمند ثور می شناسند ، با بازی سر آنتونی هاپکینز. اما کل داستان Thor MCU را فراموش کنید (یا حداقل بعداً آن را ذخیره کنید). تصویر اودین در مورد وایکینگ ها ، توسط ادی درو و آندره اریکسن ، کمی نزدیک تر به چهره وحشیانه تر اساطیر نورس است. اودین پادشاه قبیله ای از خدایان به نام Aesir بود که در Asgard زندگی می کرد ، یکی از نه قلمرو باستانی Nordic باستان به آن اعتقاد داشت. او غالباً وطن خود را غرق می کرد تا در میدگارد ، قلمرو انسانها سرگردان شود. در مورد نمایش ، اودین به عنوان پیرمردی یک چشم ظاهر می شد ، گاهی اوقات کلاه بزرگی می پوشید و اغلب لباس های خاکستری می پوشید.

علاوه بر داشتن دو گرگ و یک اسب هشت پا ، اودین غالباً با دو راوی بنام هاگن (از اصطلاح نورسینای قدیم برای "فکر") و مونین (از اصطلاح نورسینای قدیم برای "ذهن" یا "حافظه") همراه بود. . اعتقاد بر این بود که اودین هر روز کراوی ها را به جهان می فرستد تا مانند چشم و گوش خود عمل کند. آنها هر شب برمی گشتند تا او را از اخبار سایر عوالم به روز کنند.

دلهره های وایکینگ ها اغلب با اودین همراه هستند ، اما آنها نیز بدون او ظاهر می شوند تا نشان دهند که اودین از وقایعی که در میدگارد اتفاق می افتد آگاه است. غارهای او همیشه چشم مراقب هستند. در نمایش تاریخچه کانال و در اسطوره های نورس ، دلخوشی ها نیز می توانند جلوه ای از خود اودین باشند. تصور می شد که یک راوی که در یک قربانی ظاهر می شود ، نشانه ای است که خدا این هدیه را پذیرفته است.

وسواس دیوانه راگنار لوتبروک از ارتباط او با اودین ناشی می شود
تراویس هیمل به عنوان راگنار لوتبروک ، اسیر دشمنان ، وایکینگ ها

در مورد وایکینگ ها ، راگنار لوتبروک ادعا می کند که از اودین تبار دارد. همانطور که قبلاً نیز گفته شد ، این شخصیت نمادهای راغی را بر روی پوست ، لباس ، زره و آگهی های خود به نمایش می گذارد و هیچ مشکلی در قربانی کردن انسان برای جلب شهوت خون خدا ندارد. این ممکن است به نظر می رسد مغایر با تصویر اودین به عنوان "پدر" ، اما در واقع ، این شخص ممکن است سوء ترجمه چیزی نزدیک به "کسی که همه چیز را تنظیم می کند" باشد. در اساطیر نورسی ، اودین به دور از شخصیت پدر خیرخواه بود. او خدای جنگ و مرگ (و همچنین شعر) بود ، از این رو برای کسی به همان اندازه راگنار که گرسنه بود ، جذاب بود.

دلیل این که اودین وقت زیادی را در اطراف انسان گذراند ، این بود که او به طور مداوم در جستجوی اطلاعاتی بود که به وی در شکست غول ها در نبرد آینده Ragnarok کمک می کند. (او حتی برای دیدن دانش یکی از چشمان خود را معامله کرد.) همچنین ، او در یک مأموریت استخدام قرار داشت. طبق اساطیر ، اودین و دلالانش روح بهترین رزمندگان را که در نبرد برای ارتش راگناروک جان خود را از دست داده اند ، جمع می کنند - و ما این را در اولین صحنه وایکینگ ها می بینیم. این روحها به سالن بزرگ والهاالا رفتند ، جایی که هر روز را برای ابدیت می گذراندند تا یکدیگر را به عنوان آموزش و هر شب غروب بکشند.

تنها راه رسیدن به والله ، مرگ در جنگ بود ، بنابراین وقتی یک راوی نژاد راگنار را از آویختن خود نجات می دهد ، واقعاً اودین است که مطمئن می شود روزی می تواند دست های خود را بر روی یک جنگجو ماهر ببرد. (و شاید نشان دادن خیرخواهی به یک پیرو وفادار باشد.) وقتی راگنار درگذشت ، او قاطعانه اعتقاد دارد که به سمت سالن بزرگ به سر می برد - و به نظر می رسد ظاهر اودین به پسرانش تأیید می کند که او جایگاهی در والاله دارد.

توصیه شده
بعدی
دلیل واقعی پایان دادن به وایکینگ ها است
تراویس فیمل در وایکینگ ها
توسط Phil Archbold / 8 مارس 2019 1:09 EST

هنگامی که تاریخ اعلام کرد که قصد دارد اولین سریال خود را که در سال 2012 پخش می شود ، پخش کند ، این ایده با شک و تردید روبرو شد. شبکه کابلی به دلیل نمایش های اولیه شناخته شده نبود و بسیاری از رسانه ها (شامل Collider) ادعا کردند که این شرکت فقط "امیدوار است که بتواند موفقیت HBO's Game of Thrones را کنترل کند" ، اما فصل اول وایکینگ ها این شبهه ها را اشتباه نشان داد. در حالی که آنها در سطح مشابهی از خشونت قرار دارند ، چیزی که وایکینگ ها را از Game of Thrones جدا می کند واقعیت این است که مبتنی بر تاریخ واقعی است.

"مردم فکر می کنند که در مورد وایکینگ ها می دانند - ما در فرهنگ عامه مردم از تبلیغات تلویزیونی گرفته تا تیم های فوتبال ، همیشه به آنها اشاره می کنیم. اما واقعیت بسیار جذاب تر و پیچیده تر ، واضح تر ، روشن تر ، قدرتمندتر از افسانه محبوب است." مدیر کل تاریخ نانسی دوبوک در آن زمان توضیح داد. مایکل هیرت (The Tudors) بهترین کار را انجام داد و این دوره از تاریخ را به یک درام جذاب تبدیل کرد ، اما دقیقاً مثل سن وایکینگ ها ، این هدف برای ماندگاری ماندگار نبود.

در ژانویه سال 2019 یاد گرفتیم که این نمایش پس از 20مین قسمت ششم فصل خود پایان می یابد. با توجه به Deadline ، فصل گذشته قبلاً فیلمبرداری شده است و در سال 2019 با برخی از قسمت ها روبرو خواهد شد ، با آخرین قسمت انتظار می رود در سال 2020 پخش شود. این دلیل واقعی پایان دادن به وایکینگ ها است.


و همچنین شمشیر ، لباس و گل و لای ، خیالات حیوانات عشق را نشان می دهد. اژدها برای Game of Thrones بسیار ضروری بودند که تا حدی الهام بخش سری جدید prequel با نام House of the Dragon بودند. اسب هایی با نام های قهرمانانه فقط یکی از موجودات مختلف موجود در Lord of the Rings بودند (فریاد برگو و Shadowfax). و سریال درام تاریخچه کانال وایکینگ ها کانال های عصبی دارد.

این جنگجویان ترسناک نوردیک که در این نمایش به تصویر کشیده شده اند ، این پرندگان فوق العاده هوشمند را روی مغز دارند. این به ویژه در مورد پادشاه وایکینگ ، راگنار لوتبروک ، با بازی تراویس هیمل صادق است. پدرسالار سریال خانواده جنگ طلب تصاویری از پرنده هایی را که روی قسمت سر او خال کوبی شده اند ، می دهد.

این فقط به این دلیل نیست که دلهره ها جالب به نظر می رسند (یا هرچند که انجام می شود) ، یا به این دلیل که صدای جیغ زدن آنها تأثیر ناگواری دارد که می تواند ستون فقرات ما را بفرستد. همچنین به این دلیل نیست که آنها نمادی مفید هستند که درام را پیش بینی می کنند (گرچه ، بله ، آنها نیز این کار را می کنند). مایکل هیرت ، خالق و نویسنده وایکینگ ها ، تاریخ و اسطوره شناسی نورس را ترسیم کرد تا داستان حماسه واقعی راگنار و پسرانش را بازگو کند ، و راونز جایگاه ویژه ای در فرهنگ وایکینگ ها داشت که به طور خاص به خدای اودین مربوط می شد. اما این نسخه مارول از پدر ثور نیست - این معنی واقعی راوی ها در وایکینگ ها است.


فاکس سعی کرد تا از مفهوم سینمایی Universal Marvel پیروی کند و مجموعه مبتنی بر طنز خود را با یک راه اندازی مجدد در سال 2015 از Fantastic Four ، گسترش دهد. ممکن است در آن زمان ایده خوبی به نظر برسد ، به خصوص که آنها با حضور یک کوارتت از بازیگران مورد علاقه منتقد (مایکل ب. جردن ، مای تلر ، جیمی بل و کیت مارا) را به خود اختصاص دادند. منتقدان به شدت از آن متنفر بودند و نتایج باکس آزار دهنده وحشتناک بود. دنباله ای برای سال 2017 رقم خورد ، اما بازیگران از آن زمان گفته اند که این اتفاق نخواهد افتاد.

قطب نمای طلایی

در زمانی که داستانهای خیالی کودکان بسیار خوب اجرا می شدند (همچنین به: هری پاتر و The Chronicles of Narnia مراجعه کنید) ، اقتباس از دنیای داستان رویایی فیلیپ پولمن به عنوان یک چیز مطمئن به نظر می رسید. اما با توجه به قیمت سنگین قیمت (180 میلیون دلار گزارش شده) ، این فیلم مطابق انتظارات نبود (فقط 70 میلیون دلار فروش داخلی داشت) و بیشتر با اعلامیه کلیسای کاتولیک مبنی بر اینکه این عکس "بیخدایی برای کودکان" بود ، گرفتار شد. " ویتز خود این ادعا را رد کرد که از اصول مذهبی داستان غافل است ، اما این آسیب وارد شده است. دو دنباله برنامه ریزی شده ، The Subtle Knife و The Amber Spyglass به طور نامحدود در دسترس قرار گرفتند.

جان کارتر

جان کارتر دیزنی چنان بمب آفیس بود که عنوان این فیلم اغلب به عنوان یک صفت برای توصیف یک تصویر ناچیز و ناخوشایند استفاده می شود. استقبال حساس فیلم در بهترین حالت متوسط ​​بود ، اما چیزی که واقعاً حق رای دادن را خراب کرد این بود که استودیوی خود را از دست داده (عدم) فروش بلیط خود را از دست داد. بنا بر این فیلم ، 250 میلیون دلار هزینه برای ساختن آن ساخته شده است ، بدون آنکه هزینه های بازاریابی آن را بشمارد و فقط 73 میلیون دلار در آمریکای شمالی و 284 میلیون دلار در سراسر جهان درآمد. آخ.

من شماره چهار هستم

با سقوط اولین فیلم ، رمان های پیتا لور که بر اساس آنها شماره چهارم قرار دارد ، بسیار محبوب شدند. و در عصری که اقتباس های YA همه عصبانیت بود و بازیگر الکس پتیفر به عنوان قلب تیزهوش و درخشان در نظر گرفته می شد ، انتظار می رفت این فیلم یک حق رای کامل برای DreamWorks را اجرا کند. ماجراجویی علمی-تخیلی ، که پتفایر را در کنار ترزا پالمر در داستان نوجوانان بیگانه قدرتمند که در حال نابودی شکار هستند نشان می داد ، توسط The Power Six دنبال شده بود.

اما بعد از اینکه فیلم اول باعث جلب توجه منتقدین و عدم تمایل مخاطبان شد ، قدرت شش هرگز اتفاق نیفتاد. همانطور که ماریو نکسون ، فیلمنامه نگار به Collider گفت ، این سریال به لطف جعبه ناامیدکننده چهار ، "قفل" شد. کاتب اعتراف کرد که این عقب نشینی پشیمان است زیرا "شماره 6 واقعاً عالی بود و دوست داشتم تعداد بیشتری از او را ببینم. ما به یک قهرمان دختر لگد احتیاج داریم."

فانوس سبز

اگرچه رایان رینولدز از آن زمان ارزش خود را در بازار ابرقهرمانان با استفاده از Deadpool به اثبات رسانده است ، اما نوبت او به عنوان هال جردن ، ه.ک.ا. گرین فانوس ، یک franchise ناموجود بود و همچنان چیزی در مورد فیلمبرداری وی محسوب می شود. Green Lantern که مورد انتقاد منتقدین قرار گرفت ، همچنین در صندوق فروشگاهی تانک زد و برنامه هایی برای Green Lantern 2 متوقف شد.

دختران نشان می دهد

با توجه به وضعیت ادامه Showgirls به عنوان یکی از فیلمهایی که بسیار متاثر از همه زمانها هستند ، شاید باور داشتن این مسئله سخت باشد که شاید عاقبت دیگری داشته باشد. به گفته کارگردان پل ورهوئن ، هرچند که الیزابت برکلی قرار بود قبل از استقبال وحشتناک فیلم ، حرفه خود را در تکه تکه کند ، الیزابت برکلی نوار دیگری را به نوار استریپ بکشاند.

همانطور که او بعداً به جوبلو می گوید ، "ما واقعاً در دنباله Showgirls کار می کردیم که قرار بود تحت عنوان Bimbos بنامد و قرار بود" Nomi می کند هالیوود "باشد ، اما بعد از آزادی Showgirls راهی وجود نداشت که کسی بخواهد ادامه یابد. به من پول بدست بیاور. اگر می توانستیم الان الیزابت برکلی را 20 سال جوان تر کنیم ، دوست دارم امروز بامبوس را بسازم. " با توجه به اینکه به نظر می رسد او برای بازگشت به دبیرستان برای آن مینی که در سال 2015 ذخیره شده توسط Bell در سال 2015 سفر کرده ، به چه زمان سفر می کند ، احتمالاً سن او نیست که باعث می شود Bimbos از همیشه اتفاق بیفتد.

قرمز 2

رد ، یک تریلر اکشن به زبان در مورد گروهی از مأمورین بازنشسته CIA که توسط یک دشمن قدیمی وارد عمل شده بود ، تازه کار احمقانه و پرتحرک بود که به اندازه کافی با صدای منتقدین برخورد کرد و یک نعنا زیبا در گیشه ساخت. . این استودیو با تشویق بازیگران تمام ستاره خود (از جمله بروس ویلیس ، هلن میرن ، و مورگان فریمن) و استقبال گرم ، سریع به سرخ رنگ قرمز 2 رسید و اندکی قبل از انتشار اولین دنباله ، فیلمنامه ای را در قسمت قرمز 3 ادامه داد.

Red 2 یک کار اجتناب ناپذیر برای استودیو بود ، با این حال از نظر منتقدین مورد سوء استفاده قرار گرفت و توسط فیلمبرداران غافل شد و عنوان های بیشتری را برای مصاحبه های تبلیغاتی عجیب ویلیس ایجاد کرد. گرچه قسط سوم فقط چند ماه پس از انتشار Red 2 آماده تولید شد ، Red 3 هرگز سبز رنگ نبود. در عوض ، دوبله فیلمنامه نویسان سریال ، جان و اریش هوبر به امید راه اندازی یک سریال تلویزیونی ساعتی ، داستان خود را به NBC بردند. هنگامی که این امر به نتیجه نرسید ، Lionsgate تصمیم گرفت که به جای آن ، سری Red را برای بازار هند راه اندازی مجدد کند ، و به طور موثر برنامه های خود را برای پیگیری دیگری در مورد ضربه غافلگیرانه کنار زد.

گربه در کلاه

معمولاً اقتباس از کتابهای دکتر سوس به خوبی انجام شده است (نگاه کنید به: چگونه

کریسمس Grinch Stole Christmas ، Horton Hears Who Who and Lorax) ، اما منتقدین و مخاطبان اقدام عملی سال 2003 را در یکی از نمادهای بارز Seuss به نام "گربه در کلاه" رد کردند. این فیلم فقط 10٪ در رستوران های فاسد شده و از نظر مالی نیز کم کار شده است. آدری جیزل ، بیوه سئوس ، به طرز نامساعدی از اجازه فیلم های اکشن زنده دیگر امتناع ورزید ، اما تصویب انیمیشن بعدی گربه های انیمیشن CGI را تأیید کرد.

سوپرمن برمی گردد

از قضا ، هنری کاویل ، ستاره مرد منچستر ، برای بازی در نقش اصلی سوپرمن مک گیم: Flyby ، سرآمد بود ، اما در نهایت بازگشت سوپرمن برایان سینگر بازگشت. در نهایت این باخت برای او یک پیروزی محسوب می شود ، زیرا او بعداً به عنوان کال-ال به هر حال جامه عمل می کند - و او از این انتقاد انتقادی که استقبال از این راه اندازی مجدد گمراه شده بود ، غافل شد و این کار را به طور پولی انجام نداد. برادران وارنر را با برنامه های دنباله خود به جلو پیش رو موجه کنید.

میدان جنگ

کمترین لباس های جنگ تحریک آمیز جان تراولتا حداقل مشکلات Battlefield Earth بود. این معصوم بدنام ، که قرار بود با دنباله ای برای پوشش بقیه کتاب L. Ron Hubbard دنبال شود ، توسط داوران خندید و عمدتاً مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها